گزیده روزنامههای حکومتی
اغلب مطالب روزنامههای حکومتی در اولین روز پائیز به بحرانهای داخلی نظام بالاخص کرونا و دعواهای باندی حول واکسن اختصاص یافته است. در کنار آن موضوع بازگشایی مدارس و فقر مردم دیده میشود. حرفهای رئیسی در اجلاس مجمع عمومی ملل متحد هم موضوع دوم روزنامههای حکومتی است. در روزنامههای باند خامنهای از جمله کیهان، اظهارات رئیسی را حلوا حلوا کردهاند و در روزنامههای باندی مغلوب آنرا به فرصتسوزی و کلیگویی توصیف کردهاند. بازتاب تحولات افغانستان در روزنامههای حکومتی، سردرگمی باندهای حاکم را در قبال وقایع این کشور نشان میدهد.
سیستم درمانی در حال فروپاشی و انفعال مسئولان
«داستان کرونا، واکسن و زمان از دست رفته» عنوان مطلبی در جهان صنعت است که از جمله نوشته است: «آمار بیسابقه مرگ و میر و ابتلا در طول دو ماه اخیر و یک سیستم درمانی در حال فروپاشی، سبب شد مردم انگشت اتهام را به سمت تعلل مسئولان در پیشبرد برنامه واکسیناسیون نشانه بگیرند». این روزنامه در ادامه در پاسخ ادعای وزیر بهداشت رئیسی جلاد که به ایمنی عمومی نزدیک شدهایم نوشته است: «برای خروج از بحران کرونا لازم است حداقل ۷۰درصد جمعیتمان واکسن زده باشند. در کشور ما باید حداقل ۶۰میلیون نفر واکسن دریافت کنند. با احتساب هر نفر دو دوز، مجموعاً ۱۲۰میلیون دوز واکسن نیاز است. اگر روزی حداقل یک میلیون نفر واکسن بزنند به شرط تأمین آن حدود یکصد روز طول خواهد کشید».
حمله به مخبر و وعدههای تو خالیاش برای تأمین ۵۰میلیون دوز واکسن در ابتدای شهریور موضوع مطالب روزنامههای مختلف است.
از جمله مردمسالاری با تیتر: «چرا معاون اول رئیسجمهور ساکت است؟ ۵۰میلیون دوز واکسن برکت چه شد؟!» به پیش فروش واکسنها به دولت توسط مخبر و دریافت «رقمی بالغ بر یک میلیارد دلار» خبر داده.
جهان صنعت هم بهنقل از هاشمی طبا کاندیدای پیشین ریاستجمهوری رژیم از دو شغله بودن مخبر خبر داده و نوشته است: «اواسط شهریور مدیرعامل بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام تغییر کرد... نکته مهم این بود که حکم مدیرعامل جدید این بنیاد را محمد مخبر امضا کرده بود. بعد از این انتصاب معلوم شد که مخبر بعد از معاون اولی رئیسی، همچنان ریاست ستاد اجرایی فرمان امام را برعهده دارد و حداقل مدتی خبری از استعفا نیست!»
«دست کوتاه فقرا از دارو و خدمات درمانی، چند بیمار کرونا را تسلیم مرگ کرد؟» عنوان مطلبی در روزنامه سپید است که با طرح این نکته که «هزینههای درمان، سالانه حدود۳ میلیون نفر را فقیر میکند» افزوده است: «هیچ کس نمیداند که پیکهای اول و دوم و... پنجم در بیغولههای حاشیه شهر چه گذشته است. اما آمارهای رسمی و غیررسمی میگویند که جمعیت بزرگی حاشیهنشین هستند. آمارهایی که تعداد حاشیهنشینان را بین ۱۱ تا ۲۵میلیون نفر و حتی بیشتر تخمین میزند که گفته میشود از این میان نزدیک به ۷میلیون و ۶۰۰هزار نفر در حاشیه گورستانها زندگی میکنند. گورستانهایی که در روزگار سیاه شیوع کرونا بدون وقفه جنازه بلعیدند».
«فرصت سوزی» با «مواضع تکراری»
سخنرانی ویدویی رئیسی برای اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، موضوع مقالات مختلف روزنامههای باند مغلوب است.
«فرصت سوزی» عنوان مطلب آفتاب یزد است که نوشته است: «متن سخنرانی رئیسی هیچ نقطه مثبتی نداشت. سهلانگاری وزارتخارجه و مشاوران رئیسجمهور بهخوبی در تهیه این متن مشهود بود. کاش به جای تکرار مکررات و گفتن جملاتی که بیشتر شبیه سرتیتر اخبار بود، موضع رسمیتر نسبت به مسائل جاری گرفته میشد».
«سخنرانی با مواضع تکراری» عنوان مطلبی در جهان صنعت است به قلم سیدجلال ساداتیان سفیر پیشین رژیم که از جمله نوشته است: «*: این مواضع که خیلی هم جدید نبود و قبلاً هم بارها اعلام شده بود، در حالی بیان شد که در سخنرانی بایدن درست مواضعی عکس آن را دیدیم. یعنی او هم بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به بازگشت ایران به تعهدات خود کرد... از آنجایی که حرف و موضع تازهیی در سخنرانی رئیسی بیان نشد، برخی احتمالاً ایراد گرفته و میگویند که (نظام) باید از فرصت سخنرانی در مجمع عمومی به شکل دیگر و بهتری بهره میبرد».
«دامنه و ژرفای بیاعتمادی» عنوان مطلب دیگری در جهان صنعت است که در مورد ضدونقیضگویی نهفته در حرفهای رئیسی نوشته است: «شاید نقطهعطف گفتار او این باشد که «ایران به آمریکا اعتماد ندارد». این یک داوری قاطعانه است که اگر اساس سیاست خارجی دولت و نظام سیاسی باشد و تجدیدنظر در آن ناممکن شود باید گفت دیگر نباید چشمانتظار این باشیم که مذاکرات با آمریکا حتی بهصورت غیرمستقیم به جایی برسد. آیا ایران دنبال چنین تفسیری از سخنان رئیس دولت سیزدهم است؟ در غیراین صورت چگونه باید به آمریکا به صلح برجامی رسید؟».