۱۰شهریور۱۴۰۰
همزمان با اوجگیری جنبش دادخواهی از قتلعام شدگان سال۶۷ شاهد یک ضد جنبش هم هستیم که سرنخ آن به نهادهای اطلاعاتی رژیم میرسد. این ضدجنبش با سریالی از دروغپراکنیها شروع شده و با زنجیرهای از قلب واقعیتها ادامه پیدا کرده است.
سالهای سال با کتمان نامها و مشخصات قتلعامشدگان و پنهانسازی مزارهایشان میخواستند کل فاجعه را در سکوت نگهدارند. در سالهای بعد، آنها بهتخریب مزارهای جمعی شهیدان رو آوردند. اما تلاش دیگر رژیم در مقابل جنبش دادخواهی هویتزدایی از سربداران مجاهد است که بهوسیله سرانگشتان وزارت بدنام اطلاعات صورت میگیرد. مأموران وزارت از یکطرف نه آرمان و سازمان شهیدان را تحمل میکنند و نه ایدئولوژی، استراتژی و تشکیلات آنها را. اما از طرف دیگر مدعی همان مجاهدینی میشوند که بیش از ۹۰درصد شهیداناش بهخاطر خطوط سیاسی و اعتقادی آن، طنابهای دار را برگزیدهاند.
اما نه کتمان جنایت، نه پنهانکردن مزار شهیدان، نه هویتزدایی از آنان، نخواهد توانست جنبش دادخواهی را متوقف کند. این جنبش با پرچمداری مریم رجوی تا پیروزی نهایی و محاکمه قاتلان پیش خواهد رفت.
مریم رجوی: «آفتاب تابان آزادی ایران از پس ابرهای تیره وتار بیرون میآید. این تعهد بزرگ مقاومت ایران است که قطره قطره این خونهای پاک را به نیروی آزادی ایران مبدل کند و آرمان آنها را به پیروزی برساند و چنین خواهد شد».