۵شهریور۱۴۰۰
دولت شکنجه و کشتار
خامنهای بهمنظور بستن شکافهای درون حکومتش آخوند جلاد ابراهیم رئیسی را از صندوق نمایش انتخابات بیرون کشید، اما قرار گرفتن رئیسی در رأس دولت ضدمردمی نه تنها مشکلی حل نمیکند بلکه چشمانداز تیرهتری پیش روی رژیم گشوده است.
غلامرضا انصاری از باند مغلوب بر تداوم شکاف درونی رژیم بهدلیل جنگ گرگها بر سر منافع تأکید کرد و گفت: «کابینه رئیسی خیلی زودتر از آنچه که فکرش را کنیم با مجلس یازدهم دچار اختلاف خواهد شد. اختلافات داخلی آقای رئیسی و کابینهاش در ارتباط با مجلس یازدهم بهزودی بروز خواهد کرد و یکدستی آنها در آینده نهچندان دور دچار چالش خواهد شد» (روزنامه آرمان ۲۳مرداد ۱۴۰۰).
روزنامه حکومتی وطن امروز ضمن اشاره به قرار گرفتن مخبر دزفولی در مقام معاونت رئیسی و پاسدار محسن رضایی بهعنوان معاون اقتصادی رئیسی، دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا و دبیر ستاد اقتصادی دولت را «موجب نگرانیها بابت به مشکل خوردن تشریک مساعی در تیم اقتصادی دولت» دانست (وطن امروز ۴شهریور ۱۴۰۰).
در زمینه تعارض موقعیتهای مخبر دزفولی و پاسدار محسن رضایی با یکدیگر روزنامه حکومتی شرق نوشت: « به نظر میرسد این آغاز اختلافات اقتصادی در دولت سیزدهم نیز باشد؛ چرا که تا دیروز محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور، خود را جلودار تیم اقتصادی میدید؛ اما اکنون محسن رضایی است که میتواند برنامههای اقتصادی خود را در دولت اجرا کند» (شرق ۴شهریور ۱۴۰۰).
روزنامه حکومتی ابتکار نیز بلبشوی درونی کابینه رئیسی را» رویکرد جزیرهای» توصیف کرد و نوشت: «این روزها که در جریان برنامههای وزرای پیشنهادی هستیم بیشتر و بیشتر میبینیم که رویکرد سیستمی در برنامهها کمیاب و نایاب است، رویکرد جزیرهای کماکان وجود دارد» (ابتکار ۴شهریور ۱۴۰۰).
در عرصه بحران اجتماعی و رویارویی مردم ایران با حاکمیت نیز که چالش اصلی است، آژیر خطر هر دو باند رژیم برای رئیسی به صدا در آمده است.
جدیترین بحران، شکست سیاست ضدبشری رها کردن مردم در میدان مین کرونا بعد از صدها هزار قربانی است که اکنون بهصورت امواج سهمگین قیام به سوی رژیم برگشته، تا جایی که خامنهای را ناگزیر از غلطکردمگویی برای فتوای منع خرید واکسنهای خارجی کرده است.
اما این عقبنشینی بنزین بیشتری بر آتش خشم مردم پاشیده تا جایی که خبرگزاریهای خارجی هم به آن گواهی دادند.
نفرت مردم ایران نسبت به حاکمیت در زمینه واکسینه شدن را خبرگزاری آسوشیتدپرس چنین توصیف کرد: «مردم ایران در بدترین وضعیت کشورشان هستند و با دیدن تصاویر واکسینه شدن غربیها و دیدن مردم در اینترنت و تلویزیون که بدون ماسک صورت هستند در حالی که خودشان هنوز به واکسن دسترسی ندارد به خشمشان افزوده میشود» (آسوشیتدپرس ۲۰مرداد ۱۴۰۰).
کابینه رئیسی هم نیامده تشت ناکارآمدیاش از بام افتاد و در این رابطه مصطفی هاشمی طبا کاندیدای پیشین ریاستجمهوری با اشاره به کلیگوییهای وزرای رئیسی در مجلس گفت: «اینگونه اظهارات پشتوانه فکری و اقتصادی و اجرایی ندارد. به همین دلیل معتقدم وزرای پیشنهادی در نهایت از عهده حل مشکلات برنخواهند آمد» (روزنامه آرمان ۲شهریور ۱۴۰۰).
محمد صادق کوشکی مهره اطلاعاتی باند خامنهای و مدافع رئیسی به بیآیندگی دولت رئیسی اعتراف کرد: «شعار رئیسی در انتخابات دولت قوی بود حال آنکه فهرست پیشنهادی تداعی کنده دو خصلت خامی و خستگی است» (روزنامه ستاره صبح ۲۳مرداد ۱۴۰۰).
این کارشناس باند خامنهای بهعلت این وضعیت اشاره نکرد، اما برخی کارشناسان دیگر به آن پرداختهاند
علت اصلی بحران اقتصادی و چاپ پولهای بدون پشتوانه است که چیزی جز دست کردن در جیب مردم و بالا رفتن فضای انفجاری جامعه نیست.
شقاقی شهری کارشناس حکومتی در این زمینه نوشته است: «زمانی که نقدینگی رو به بالا است به مفهوم افزایش میزان کاه در یک فضای بسته است و این کاه تا زمانی که جرقهای بلند نشده باشد اثرات خود را نشان نمیدهد اما خطر زمانی رخ میزند که روزی آتش به داخل انبار کاه افتد. آتش بهمعنای انتظارات تورمی، تشدید نااطمینانیها و مبهم بودن آینده اقتصاد است» (روزنامه آفتاب یزد ۲۳مرداد ۱۴۰۰).
بنبستهای پیش روی رئیسی در عرصههای داخلی، منطقهیی و جهانی از نظر کارشناسان چیزی جز شکست استراتژی خامنهای برای بقای رژیمش نیست.
امیر خرم از باند مغلوب به این واقعیت اینطور اذعان کرده است: «یکدستسازی حکومت در نهایت به ضرر جریانی تمام خواهد شد که رئیسی را به قدرت رساند چرا که به مرور مشکلات ساختاری حکومت عیان خواهد شد» (روزنامه مستقل ۱۸مرداد ۱۴۰۰).
خامنهای چیدمان دولت دستنشاندهاش را از قاتلان و جنایتکاران میدید و آنرا با عبارت دولت جوان حزباللهی به ته ماندههای نیروهایش غالب کرد: «من همچنان که سال گذشته هم تأکید کردهام و مکرر هم گفتهام به دولت جوان و حزباللهی معتقدم و به آن امیدوارم» (سایت خامنهای ۲۹اسفند ۱۳۹۹)
اما در حال حاضر مشکلات ساختاری آنچنان عیان است که کابینه آخوند رئیسی جلاد در بنبست کامل است چنانچه وی که وعدههای گشایش میداد از همان روز تنفیذ از کسری بودجه ۴۵۰هزار میلیارد تومانی صحبت کرد.
رئیسی وقتی در برابر این سؤال قرار گرفت که با این میزان کسری چه خواهد کرد هیچ راهحلی جز امیددرمانی نداشت.
آخوند علمالهدی که نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی و پدر همسر رئیسی است در وحشت از چشمانداز پیش رو، پیشاپیش جرم نکردههای رئیسی را به گردن مجلس انداخت: «آقای رئیسجمهور این وزرا را پیشنهاد داده به مجلس ارزیابی مال مجلس است تصویب مال مجلس است تأیید مال مجلس است رد مال مجلس است، اگر بنا شد فردا یک وزیر عوضی درآمد این مردم گریبان نمایندگانشان را میگیرند دیگر فحش به دولت نمیدهند» (تلویزیون موسوم به آستان قدس ۲۹مرداد ۱۴۰۰).
علت این وحشت انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی است که لاینحل باقیمانده است.
روزنامه وطن امروز وابسته به باند خامنهای نوشت: «تورم تبدیل به کاتالیزوری برای ثروتمند شدن اغنیا و کوچکتر شدن سفرههای مردم شده است» (وطن امروز ۳۱مرداد ۱۴۰۰).
جلال محمود زاده عضو مجلس ارتجاع در رابطه با شرایط وخیم اقتصادی در برابر آخوند میرتاجالدینی در وحشت از رسوایی بیشتر نظام آخوندی به وی هشدار داد نباید سیاهنمایی کنی و قبر سکونی، قبرخوابی، بدن فروشی و امثال اینها را بگویی «نیاز به سیاهنمایی نیست همه مردم شرایط تأسفبار جامعه را از نظر معیشتی و تورم اقتصادی میدانند» (تلویزیون شبکه خبر ۳۰مرداد ۱۴۰۰).
این اعترافات نسبت به شرایط وخیم اقتصادی، بیانگر وحشت از چشمانداز تاریک و نزدیکی است که بهطور حتم در برابر رژیم و دولت آخوند رئیسی قرار دارد.
این شرایط و زندگی چند مدار زیر خط فقر، نفرت مردم از نظام آخوندی را تشدید کرده است آن هم در شرایطی که راه برونرفت از بنبست پیش روی خامنهای و رئیسی وجود ندارد.
واقعیتی که مردم بهخوبی به آن اشراف دارند و میدانند که راه برونرفت از شرایط فعلی دست آنهاست. خیزشها و قیامهای مردم در سالهای اخیر در سراسر کشور و ابراز خشم و نفرت نسبت به تمامیت نظام ولایت فقیه با شعارهای «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور» و «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود» بیانگر همین واقعیت یعنی خواست مردم ایران برای سرنگونی رژیم است.