۱۷مرداد۱۴۰۰
جنگ قدرت
پیش از اینکه آخوند ابراهیم رئیسی اعضای دولتش را مشخص و بهطور رسمی اعلام کند، و در شرایطی که اعضای شورای قلابی شهر تهران نیز در حال رایزنی برای تعیین شهردار تهران از باند خامنهای از میان خود هستند، رسانههای هر دو باند رژیم در زمینه سهمخواهی هر یک از دستهجات درونی باند خامنهای برای تصاحب کرسی شهرداری تهران و گرفتن وزارت از دولت رئیسی جلاد خبر میدهند.
اخیراً فایل صوتی از مهدی چمران رئیس شورای قلابی شهر تهران منتشر شده که در آن گلایه کرده چرا افرادی از شورای شهر علیرضا زاکانی را بهعنوان شهردار معرفی کردهاند و در روزنامه همشهری نوشته است: «اعضای شوراها میتوانند پیش از جلسه رسمی انتخاب شهردار بهصورت غیررسمی رأیگیری کنند و از میان نامزدها یک نفر را انتخاب کنند. تأکید میشود که این انتخاب پیش از جلسه رسمی اعضای شورا، غیررسمی است و هر گونه اقدام بهعنوان اینکه کار انتخاب شهردار نهایی شده است و رسانهیی کردن چنین موضوعی، اشتباهی محض بهشمار میآید؛ موضوعی که متأسفانه پنجشنبه هفته گذشته (۱۴ مرداد ۱۴۰۰) شاهد آن بودیم» (روزنامه همشهری ۱۶مرداد ۱۴۰۰).
البته جنگ گرگهای درون باند خامنهای صرفاً برای کسب منصب شهرداری تهران و یا شهرداری سایر شهرها نیست، بلکه جدال برای دریافت سهم بیشتر از کابینه رئیسی هم در میان آنها در جریان است.
در این زمینه روزنامه همدلی ضمن اشاره به لیستهای متعدد منتشر شده در مورد اعضای دولت رئیسی، آنرا نشانه این دانسته که «فشارها بر رئیسی برای تعیین کابینه بهشدت زیاد شده تا حدی که رسماً طی هفته گذشته هم نمایندگان و هم فعالان سیاسی اصولگرا این موضوع را تأیید کردند. گویا بیش از همه جبهه پایداری میخواهد سهم مهمی از کابینه داشته باشد. اسامی مختلفی برای هر یک از وزارتخانهها منتشر شده است، اما بعضی از پستهای کلیدی مثل معاون اولی و وزارتخارجه تا الآن تقریباً تعیینتکلیف شدهاند. البته برای به همین مرحله رسیدن هم مشکلات زیادی بوده است و بارها نامها تغییر کردهاند» (همدلی ۱۶مرداد ۱۴۰۰).
جدال برای گرفتن کرسی وزراتی میان دستهجات باند خامنهای دوران شادی زود گذر در میان این باند بهخاطر حذف باند رقیب و یکدست شدن حاکمیت را به سرآورده، و اکنون رقابت برای گرفتن کرسی هم در شهرداری تهران که عمدتاً در تیول باند خامنهای است و هم در دولت رئیسی بهشدت بالا گرفته است.
پیش از این اسدالله بادامچیان سرکرده باند مؤتلفه در رابطه با چینش کابینه گفت: «مردم رأی ندادهاند که رئیسی آش شله قلمکاری تشکیل بدهد» (روزنامه شرق ۱۴مرداد ۱۴۰۰).
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران نیز به این شرط دولت رئیسی را بهاصطلاح «دولت وفاق ملی» نامید که بتواند سهم تمامی دستهجات درونی و نهادهای وابسته به خامنهای را بدهد، اما برای رد گم کردن از این سهمخواهی بهعنوان «وفاق ملی» نام برد و اینکه رئیسی
نباید دنبال «یکدست کردن» باشد بلکه لازم است در تشکیل دولت از «همراهی متنفذان و منتقدان و معترضان» استفاده شود.
بسیار روشن است که منظور از «معترضان» تودههای مردم عاصی و معترض نیست، چرا که در منطق ضدبشری حکومت آخوندی و سپاه پاسداران جواب توده مردم معترض سرکوب، اعدام و زندان است.
منظور از منتقدان هم نمیتواند عناصر باند مغلوب باشد، زیرا در حال حاضر عدهیی به صراحت خواستار محاکمه روحانی و عناصری از دولتش او هستند.
بنابراین منتقدان و معترضان عناصر و یا دستهجاتی در میان باند خامنهای هستند که از رئیسی انتظاراتی دارند و توصیه مقالهنویس روزنامه جوان به رئیسی این است که هوای آنها را داشته باشد و آنها را همراه خود کند.
توصیه آخر مقالهنویس جوان به رئیسی این است «اگر صحبت از رفتار انقلابی و جهادی است باید طعم این رفتار به هر دو عدالت جویان و عدالت ستیزان چشانده شود و در این راه نباید از چیزی ترسید» (جوان ۱۶مرداد ۱۴۰۰).
روشن است که عدالت جویان در منطق این رسانه وابسته به سپاه ضدمردمی عوامل وابسته به سپاه و باند خامنهای هستند، و عدالت ستیزان در منطقه نویسنده این روزنامه حکومتی تودههای محروم و بهپاخاستهای هستند که هر روز نظام آخوندی را به چالش میطلبند و این روزنامه درخواست دارد که عدالت (بخوانید سرکوب و. .) به آن چشانده شود
روزنامه باند فاشیستی موتلفه، رسالت با صراحت بیشتری به سهمخواهی دستهجات باند اعتراف میکند و مینویسد: «انتظار میرود حجتالاسلام رئیسی با تسلیم نشدن در برابر فشارها و سهمخواهیهای احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی، با استفاده حداکثری از توان همه مدیران، متخصصان و نخبگان شایسته کشور، توانمندترین افراد را راهی کابینه کرده و راه را برای سهمخواهیها و منفعتجوییهای احتمالی ببند» (رسالت ۱۶مرداد ۱۴۰۰).
روزنامه فرهیختگان نیز به عناصری از باند خامنهای اشاره کرده که میتوانند در کار دولت رئیسی اخلال ایجاد کنند و از آنها بهعنوان «بدنه ایدئولوژیک دولت رئیسی» نام برده است: «دو جریان میتوانند در پروژه دولت وفاق اخلال ایجاد کنند، اول حامیان دولت قبل و منتقدان سیاسی دولت جدید و دوم بخشی از بدنه ایدئولوژیک دولت رئیسی» (فرهیختگان ۱۶مرداد ۱۴۰۰).
روزنامه وطن امروز هم به رئیسی کرده است: «دقت کامل در انتخاب دولتمردان انجام شود تا تیم مدیریتی دولت بتواند کشور را از بحرانهایی که دولت نئولیبرال آقای روحانی بهوجود آورده، خارج کند».
برآیند این اظهارنظرها و نوشتهها چیزی جز این نیست که همگرایی باند خامنهای تا جایی کارکرد داشته که بتواند باند رقیب را از صحنه حذف کند و رئیسی را بهعنوان رئیسجمهور قالب کند.
اما بهقول معروف ماه عسل همسویی دستهجات درونی این باند به سرآمده و قطعاً جنگ گرگها برای کسب مناصب در دولت رئیسی جلاد در جهت غارت اموال مردم و به جیب زدن ثروتهای آنها از این بیشتر میشود.
تاکنون این باند همه کاسه کوزه مشکلات و شکستها را متوجه دولت روحانی میکرد، اما اکنون دیگر چنین سپر بلایی ندارد.
بنابراین بحرانهای موجود بدون واسطه به درون باند غالب سرریز میشود و تضادهای درونی آن را بیشازپیش دامن میزند.
تجربه بالاگرفتن جنگ گرگها در درون باند خامنهای در زمان احمدینژاد هم مؤید این امر است، که گرگهای درون باند ولایت برای چپاول اموال بیشتر حاضرند یکدیگر را از سرراه بردارند، و کسانی که امروز با هم وحدت دارند روز دیگر به دشمن خونی یکدیگر تبدیل شوند.
خصوصاً اینکه اعتراضات و قیامهای مردمی هم سربازایستادن ندارد و این بالاترین عاملی است که باعث بهجان همافتادن گرگها میشود، شقه و شکاف را به عمق میبرد و رژیم آخوندی را بیشازپیش در سراشیب سرنگونی قرار میدهد.