۱۹مرداد۱۴۰۰
شتاب شیوع کرونا
بحران کرونا در ایران شتاب گرفته است و بیداد میکند. با وجود تزریق عمومی واکسن و مهار نسبی کرونا در جهان و برخی همسایههای ایران، آمار مرگ و میر و شیوع گستردهٔ کرونا در ایران آخوندزده حیرتانگیز است و مردم بیپناه شدهاند. هر خبر بهمثابه بمبی در هر گوشه و کنار و شهر ایران منفجر میشود و هشدار میدهد.
الیگارشی قدرت سیاسی و اقتصادی در حاکمیت ولایت فقیه، صیانت طبقهٔ حاکم را بر سلامت مردمان اولویت داد و استمرار این وضعیت که کرونا را دستمایهٔ حفظ نظام کرده است، منجر به همهگیری کرونا شد. بدینگونه سیاست و منافع سلطه، از انسانیت و حقوقبشر پیشی گرفتهاند.
کرونای هدایت شده از جانب خامنهای و کارگزاران نظام به جایی رساند که از درون نظام فریاد و فغان بلند شده است که «وزارت بهداشت فروپاشیده است».
محمدرضا ظفرقندی رئیس نظام پزشکی رژیم روز ۱۷مرداد اعلام کرد: «آنها که برای تحدید ورود واکسن بیانیه دادند، پاسخگوی رکورد جانباختگان کرونا باشند». کیست که نداند نشانی مستقیم این حرف، شخص خامنهای است؟ مشاهده میشود که عمق جنایت خامنهای بر سر ترویج کرونا و بعد هم جلوگیری از خرید واکسن، حجم جنایت را تا به کجا رسانده است که چون آواری بر سر خود حکومتیان فرود آمده است.
یادآوری میشود که خامنهای در روز یکشنبه ۱۹بهمن ۱۳۹۹ با صراحت تمامی جلادان تاریخ، حکم شیوع کرونا و بهدنبال آن مرگ مردم ایران را صادر کرد و گفت: «واردات واکسن کرونای ساخت آمریکا و انگلیس به کشور ممنوع است»!
صحنههای چنگاچنگ شدن مردم بیپناه ایران با کرونا و مرگ و میر عزیزانشان، بسا جگرخراش و هولناک شده است. تماشای صحنههای بلاتکلیفی مردم و دست خالیشان در برابر شیوع کرونا، وجدان هر انسانی را آزار میدهد؛ ولی الیگارشی قدرت و طبقهٔ فاسد حاکم در قبال ضجهها و اشک و آه مادران و پدران و از هم پاشیدن زندگی مردمان هیچ احساس مسئولیت نمیکند. این طبقهٔ حاکم چهار دهه است که تمام تلاشش را میکند تا جنایت و مرگ و میر و تنگناهای زندگی را برای مردم عادی کند و آنان را به وضعیت موجود عادت دهد.
از همان آغاز سال۱۳۵۸ با حمایت خمینی، اول چماقدار به خیابان آوردند؛ بعد روزنامه و کتاب سوزاندند؛ بعد اجتماعات سیاسی مخالفان را بههم زدند. بعد مجاهدان و مبارزان را زندانی و اعدام کردند. آزادیخواهان که سرکوب و قلع و قمع و هزار هزار اعدام شدند، به سراغ زنان بیپناه رفتند. بعد با گستردن بساط چپاول و اختلاس و صدور میلیارد میلیارد پول مردم ایران برای پروژه ضدایرانی اتمی و مزدوران نیابتی در کشورها، نان و آب و برکت زندگی را از سفرههای مردم برچیدند. از چند سال گذشته به این سو نوبت عادت دادن به اعدام کرامت انسان شده است. عادت به تماشای سرهای کودکان و زنان و مردان در مزبلهها. بهدنبال آن عادت به جابهجایی کلاس کودکان با جعبهٔ آهنی زبالهدانی شهرهاست تا کودکان و بزرگان هم به زبالهگردی عادتکنند. حالا نوبت به عادت دادن مرگ و میر کرونا با هدایت و ساماندهی کارگزاران حکومتی شده است.
شتاب کرونا در دو سه هفتهٔ اخیر نمیتواند منفک از تحولات سیاسی و جناحیِ درون نظام باشد. خامنهای با گماشتن رئیسی قصد محکم کردن قلاع نظام را دارد. خامنهای که از خشم و نفرت مردم نسبت به انتصابات حکومتی آگاه است، بیش از ۲۰ماه گذشته به تاکتیک استفاده از کرونا نیازمند است؛ بهخصوص که در چند ماه گذشته انواع واکسن در دسترس بود و میشد مثل تمام دنیا، حداقل ۶۰درصد مردم ایران واکسینه نمود. ولی خامنهای فتوای نخریدن واکسن داد و با گماشتن رئیسی تلاش کرده است با یکپایهگی نظام، کرونا را بیش از گذشته بهخدمت حفظ نظام و مهار جامعه بگیرد.
در ۲۰ماه گذشته همواره تأکید کردهایم که سیاست حاکمیت در استفادهٔ تاکتیکی از کرونا برای حفظ نظام، طناب مکافات برای خود نظام خواهد شد. اکنون کارگزاران ریز و درشت نظام گواهی میدهند که ساختار بهداشت فروپاشیده و کرونا از مهار خارج شده است. خامنهای نخستین مسؤل و پاسخگوی ایجاد عمدیِ چنین وضعیتی است. این واقعیت برای مردم ایران از پس اعتراضات سراسری و قیامهای اخیر مثل روز روشن شده است که تمام مصیبتهای معیشت و طبیعت و آب و کرونا زیر سر سیاست جنایتاندیشیِ خامنهای است.
اکنون برای مردم مسجل شده است که تا کرونای ولایت مهار و منهدم نشود، این وضعیت وخیمتر خواهد شد.
اکنون رقم زدن سرنگونی و پایان دادن به شیوع کرونا دو روی یک سکه برای ایرانزمین شده است. این مسألهٔ فوری نجات حیات مردم ایران میباشد.