۱۱مرداد۱۴۰۰
سخن روز
ایران در شرایط انقلابی است. تمامینمودها نشان میدهد یک دگرگونی بزرگ اجتماعی-سیاسی در پیش است. مهمترین نمود این وضعیت خیزشها و اعتراضات پیاپی طی ۳هفتهٔ گذشته است که بهرغم تمامی تلاشهای رژیم و بسیج دستگاه سرکوبش، نهتنها مهار نشده بلکه با هر چالش اجتماعی شعلهها از زیر خاکستر زبانه میکشد.
استمرار خیزشها بیانگر اشباع جامعه از خشم انفجاری است. اعتراضها دیگر محدود به قشر مشخصی نیست و تمامی اقشار جامعهٔ ایران را فرا میگیرد: پزشکان، کارگران، بازنشستگان، فرهنگیان، نفتگران، صنعتگران، کارمندان، دانشآموزان، هنرمندان و دانشجویان؛ وضعیت انقلابی جامعه به نقطهای رسیده است که در برابر دشمن مشترک، یعنی اشغالگران حاکم، مرز میان اقشار فرو ریخته و اتحاد واقعی ملت شکل گرفته است. یکی از شاخصههای آستانهٔ تحول و انقلابی بزرگ در یک جامعه زیر حاکمیت دیکتاتوری. از همان نوع که در انقلاب ۵۷ شکل گرفت و از همان نمونه که تاریخ در انقلاب کبیر فرانسه شاهد آن بود و تمامی اقشار یک ملت تحت ستم و چپاول با اتحاد پیرامون آرمان آزادی و هدف براندازی هیأت حاکمه، متحد شدند؛ و امروز تکرار این وضعیت را در صحنهٔ اجتماعی-سیاسی ایران شاهد هستیم.
تنوع اقشار بپا خاسته و پراکندگی جغرافیایی خیزشها و محدودیت نیرویی دستگاه سرکوب رژیم و روحیهٔ درهم شکستهٔ آنها باعث شده خامنهای و رژیمش توان مهار این قیام را نداشته باشند و هر بار شعلهها از گوشهیی زبانه میکشد.
تکرار خیزشها در تهران که یک بار از پاساژ علاالدین شروع شد و بهسرعت به خیابانهای اصلی تهران و ایستگاههای مترو گسترش یافت؛ و تنها چند روز بعد در برابر تئاتر شهر این شعله دوباره زبانه کشید، گواه این واقعیت است. تهرانی که دستگاه سرکوب خامنهای چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی روی آن متمرکز است و این روزها در وضعیت آمادهباش کامل قرار دارند، اما باز هم توان کنترل از دست آنها خارج شده است.
همچنین تاکتیک بستن جادهها و خیابانها در ابعاد زیاد توسط جوانان شورشی در شهرها و استانهای مختلف کشور، دستگاه سرکوب دشمن را کلافه و مستهلک کرده و میکند. در این تاکتیک، تحرک و انتخاب محل عملیات، دست بالا را به جوانان شورشی داده و ابتکارعمل را از نیروهای سرکوبگر گرفته است. بنا بر این این تاکتیک نشانهٔ مرحله گذار از قیامهای خودانگیخته به مرحله قیامهای سازمانیافته و هدایت شده است.
این وضعیت نشانهٔ تغییر تعادل میان مردم، کانونهای شورشی و مقاومت ایران با رژیم آخوندی و دستگاه سرکوب آن است. تغییری جدی در تعادلقوا که حتی از چشم ناظران و دولتهای خارجی که بهدقت وضعیت ایران را زیر نظر دارند، پنهان نمانده است. تغییر لحن در مواضع دولت آمریکا گواه آن است. در حالی که در روزهای نخست قیام دولت آمریکا حتی سرکوبگری رژیم را محکوم نکرد، اکنون وزیر خارجهاش در مصاحبه با شبکههای مختلف تأکید میکند: «ما در آرزوی شنیده شدن صدای مردم ایران و در کنار مردم ایران هستیم» و اقدامات رژیم در برابر قیام را محکوم میکند (بلینکن-۸مرداد).
آری، ایران با مردم بهجان آمدهاش، با مقاومت سازمانیافتهاش و با جوانان و کانونهای شورشیاش در آستانهٔ یک دگرگونی بزرگ تاریخی قرار دارد.