۲۴مرداد۱۴۰۰
رئیسی جلاد در مجلس ارتجاع
تاون هال روز ۲۴مرداد درباره کابینه آخوند جلاد رئیسی که ترکیبی از آدمکشان، تروریستها و دزدان غارتگر بیت خامنهای است در مطلبی با عنوان «کابینه ابراهیم رئیسی، مجموعهیی از سرکوبگران و غارتگران!» نوشت: روز چهارشنبه ۱۱ اوت آخوند ابراهیم رئیسی رئیسجمهور جدید ایران اسامی وزرای کابینه خودش را به مجلس ایران معرفی کرد.
نگاهی اجمالی به وزرای پیشنهادی بهوضوح نشان میدهد که همانطور که انتظار میرفت با حضور این وزرا و رئیس آنها آخوند رئیسی، هیچگونه تغییر جدی در مدیریت و یا بهتر بگوییم سوءمدیریت کشور ایجاد نشده است.
اکثر وزرای پیشنهادی رئیسی در کابینه احمدینژاد سمت وزیر داشتند و تقریباً چهره جدیدی در میان آنها وجود ندارد. با نگاهی به عناوین هر یک از این وزیران پیشنهادی میتوان دریافت که تعداد قابل توجهی از آنها عنوان "دکتر..." را دارند، دکتر فلان و فلان!
واقعیت این است که هیچیک از این افراد دارای مدرک دکترای واقعی و قانونی نیستند. تعدادی از آنها ادعا میکنند که در سال آخر دانشگاه هستند و در حال نگارش تز پایان نامه خودشان هستند.
علیاکبر محرابیان (وزیر پیشنهادی نیرو) یا سید عزتالله ضرغامی (وزیر پیشنهادی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) ادعا میکنند که دارای مدرک دکترا هستند. دانشجوی رشته ارتباطات سید رضا فاطمی امین (وزیر پیشنهادی صنعت، معدن و تجارت) ادعا میکند که در حال اخذ دکترا در مدیریت دانش استراتژیک است.
چندین نفر دیگر خود را دانشجوی دوره دکترا میدانند. این اصطلاحی است که بهتازگی شکل گرفته است و هیچکس نمیداند معنی آن چیست و چه فرایند آموزشی دارند. در بهترین سناریو ممکن است این بدان معنا باشد که این وزرا هیچ مدرک دکتری ندارند، اما در سطح دکترا تحصیل کردهاند. همه و همه اینها فقط با کلمات و ترفندهای حیلهگرانه بازی میکنند، تا اعتبار داشتن مدرک دکترا را به تخصص های نداشته و بیارزش آنها اضافه کنند و مردم عادی را فریب دهند.
این گروه از نظر تعداد کم نیستند. این افراد شامل: احسان خاندوزی (وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی)، حجتالله عبدالمالکی (وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی)، امین حسین رحیمی (وزیر پیشنهادی دادگستری)، محمدمهدی اسماعیلی (وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی)، احمد وحیدی (وزیر پیشنهادی کشور)، جواد اوجی (وزیر پیشنهادی نفت) هستند.
خوب بدیهی است که میتوان تخصص وزیران بقیه کابینه رئیسی را حدس زد. البته این به هیچوجه تعجبآور نیست. زیرا ابراهیم رئیسی خودش فقط در مقطع ابتدایی، به مدرسه رفت و سپس تحصیلات خود را در مدرسه علوم دینی در حوزه علمیه ادامه داد. البته در سن ۱۸- ۱۹سالگی هنگامی که انقلاب ضدسلطنتی در سال۱۹۷۹ رخ داد، تحصیل را رها کرد. وی بهعنوان دادستان در قوه قضاییه شروع به کار کرد و بلافاصله صدور احکام اعدام برای مخالفان خمینی را آغاز کرد.
شماری از وزرای پیشنهادی نیز فرماندهان پیشین سپاه پاسداران هستند. تنها تخصص آنها سرکوب مردم است. از جمله این وزرا میتوان به رستم قاسمی، احمد وحیدی و عزتالله ضرغامی نام برد.
لازم به ذکر است عزتالله ضرغامی یکی از گروگانگیران سفارت آمریکا، در تهران در سال۱۹۷۹ بود. وی سرتیپ سپاه و یکی از اولین مقامات یگان موشکی سپاه پاسداران بود. ضرغامی همچنین به مدت یک دهه مسئول دستگاه سانسور رادیو و تلویزیون ایران بود.
در یک کشور دمکراتیک این معیارها شواهد روشنی هستند که نشان میدهند هیچکدام از وزرای پیشنهادی دارای صلاحیت وزیر شدن نیستند و تخصص یا مهارتهای مدیریتی لازم برای کاندید شدن برای تصاحب چنین مناصبی را ندارند. اما در ایران چون معیارهای دیکتاتوری مذهبی تخصص و تحصیلات نیست، بلکه فرمانبرداری از خامنهای و حمایت از سیاستهای ارتجاعی و بنیادگرایی است، (در این زمینه) این افراد دارای اعتبار زیادی هستند. آنها ثابت کردهاند که (برای این مناصب) مناسب هستند.
جالب اینجاست که آخوند رئیسی رئیسجمهور جدید و چند تن از اعضای کابینهاش از جمله محمد مخبر معاون او، قرایی، عزتالله ضرغامی، رستم قاسمی و احمد وحیدی، در فهرست تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا قرار دارند. احمد وحیدی وزیر کشور پیشنهادی، نیز بهدلیل نقشش در بمبگذاری تروریستی ۱۹۹۴ در مرکز فرهنگی یهودیان در بوینس آیرس، که منجر به کشته شدن ۸۵نفر شد، تحت تعقیب سازمان بینالمللی پلیس جنایی (اینترپل) است.
در روابط بینالملل از آنجا که سیاست رژیم از ابتدا بر مبنای صدور [ارتجاع]، از نوع تأسیس شده در ایران به سایر کشورهای مسلمان، به جای تعامل و همکاری و عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها، بود. رژیم ایران از گروههای مسلح در کشورهای مختلف در منطقه حمایت میکند و بهطور مستمر عملیات تروریستی انجام میدهد.
حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه پیشنهادی، که گفته میشود در کشورهای عربی و آفریقایی تخصص دارد، مدتی مدیرکل خلیجفارس و خاورمیانه در وزارتخارجه ایران بوده است. بر اساس اظهارات خودش او در تصمیمگیریها همیشه با قاسم سلیمانی فرمانده کشته شده سپاه قدس، مشورت میکرد و خطوط نیروهای تروریستی سپاه قدس در وزارت امور خارجه را دنبال میکرد.
شکی نیست که وی همان سیاست را بهعنوان وزیر خارجه جدید ایران، دنبال خواهد کرد.
با وجود همه این افراد در کابینه آخوند رئیسی، ایالات متحده و اتحادیه اروپا نباید انتظار تغییر در رفتار مخرب رژیم ایران را داشته باشند و روی تغییر رفتار این رژیم از طریق مذاکره یا دادن شانس بیشتر برای آزمایش دولت جدید حساب کنند. مانند گذشته خامنهای، از هر فرصتی برای پیشبرد برنامههای شیطانی خود در منطقه استفاده خواهد کرد...