۱۸تیر۱۴۰۰
قیام آبان۹۸
تریدی نیست که خامنهای عامدانه رئیسی را انتخاب کرده تا با قیامهای قریبالوقوع و در تقدیر مردم ایران مقابله کند.
رئیسی بدون داشتن سواد حوزوی و بدون هیچگونه سابقه مدیریتی حتی در دستگاه حاکمیت فقط بهخاطر سابقهاش در جنایت به ریاستجمهوری رسیده، تا با حضورش بهعنوان یک مترسک خامنهای جلو قیام و سرنگونی نظام را بگیرد.
تحریم سراسری نمایش انتخابات از یکسو و از سوی دیگر همبستگی مردم و ارسال بسیاری از گزارشها و تصاویر از بازار کساد نمایش انتخابات، جایی برای مانور نه در داخل رژیم و نه از سوی پاسداران خارج کشوری آن باقی نگذاشته است.
ناصر ایمانی بهاصطلاح فعال سیاسی اصولگرا در همین مورد به سایت جماران گفت: «در انتخابات ۱۴۰۰هر دو جناح سیاسی شکست خوردند شاهد پایینترین حد اعتماد عمومی بین مردم و مجموعه حاکمیت هستیم کاهش میزان مشارکت و آرای باطله به نارضایتی مردم از حکومت برمیگردد» (سایت جماران ۱۴تیر ۱۴۰۰).
خامنهای در موضع دفاعی و زیر ضرب اعتراضها مجبور شد رئیسی را بیاورد، اما یک روز بعد از اعلام برنده نمایش انتخابات، نفتگران و کارکنان صنعت پتروشیمی و... اعتصاب کردند.
همراهی اقشار دیگر و حمایت مادران شهدای قیام با اعتصابیون نشان داد بعد از اتحاد مردم در تحریم نمایش انتخابات این بار اعتصابات کارگری صحنه اتحاد مردم شده است.
در همبستگی با اعتصاب نفتگران و سایر اقشار مردم یکی از مادران شهدای قیام آبان ۹۸ گفت: «اکنون کارگران امتداد صدای آبان شدهاند و این صدای همه ما است. همان صدایی است که در آبان ۹۸ در کنار یکدیگر در خیابانها برای حقمان فریاد میزدیم. گرچه در آبان صدای دادخواهی ما را با گلوله پاسخ دادند اما صدای حق هرگز خاموش شدنی نیست. اکنون این فریاد را در اعتصابات کارگران زحمتکش میشنویم. ما خانوادههای آبان بهخاطر خون به ناحق ریخته فرزندانمان و میلیونها فرزندان وطنمان که به ناحق کشته شدهاند از اعتصابات سراسری حمایت میکنیم چرا که به سرنوشت مشترکمان آگاهیم».
خامنهای در ادامه خط بستنهای خود در مقابل سرنگونی نظامش پازل جنایت را در رأس حاکمیت تکمیل کرد، و اژهای جنایتکار با انبوه پرونده آدمکشی و فساد اقتصادی را به کرسی قضاییه نشاند، تا چوب زیر بغل رئیسی برای سرکوب باشد.
اما از آنجا که تمام تمهیدات خامنهای کاملاً تدافعی و از موضع ترس از شعلهور شدن قیامها انجام میگیرد، بهدلیل شرایط کنونی ایران و تجربه آبان ۹۸ و تحریم سراسری نمایش انتخابات این تمهیدات برای او نتیجه معکوس دارد.
در مورد وضعیت کنونی ایران روزنامه حکومتی شرق نوشت: «کمترین میزان مشارکت در انتخابات شوراها و ریاستجمهوری کشور پس از انقلاب در پایتخت کشور ثبت میشود. صدرنشینی آرای باطله در برخی شهرها در انتخابات شوراها از جمله اراک، همدان و اهواز، در یکی از شهرستانها رأی باطله درصدر نشسته و سپس رئیسی و پس از وی همتی رأی داشتهاند. آمارهای فوق نمایانگر حساسیت شرایط سیاسی درکلانشهرها یا مراکز مؤثر در فضای سیاسی کشور در شرایط کنونی است. ابعاد نارضایتی در کلانشهرها نه مناطق محرومتر و همچنین شهرستانهای کوچک و روستاها چنان ابعادی به خود گرفته که بیتوجهی کارشناسی شده جامع، چند بعدی و با حضور کارشناسان و محققان به این پدیده راهبردی ممکن است پیامدهای پیشبینی نشده، مخاطره آمیز و طوفانی در پی داشته باشد» (شرق ۳تیر ۱۴۰۰).
در مورد نارضایتی مردم روزنامه آفتاب یزد هم هشدار داد: «بیثباتی، نااطمینانی و فشارهای اقتصادی احساس تبعیض و نابرابری» عامل خشم مردم و «از اهمیت نادیده گرفته شدن مطالبات جامعه و بیتوجهی به انتظارات فزاینده آن نباید غافل شد. علل بروز خشم هر چه باشد جامعه ما جامعهٔ خشمگین است و این هشدار بزرگی است برای مسئولانی که تا میزان قابل توجهی مسبب حجم بالای این خشم اجتماعی هستند» (آفتاب یزد ۱۶تیر ۱۴۰۰).
ملاحظه میشود اکنون دیگر مهم نیست که چه کسی روی کرسی سه قوه نشسته است و پیشبینی آینده کار چندان سختی نیست.
چرا که طوفانی در راه است که قبل از همه کارگزاران و کارشناسان حکومتی روزانه نسبت به آن هشدار میدهند و میگویند به سرنوشت بدی دچار خواهیم شد.
البته از هماکنون نشانههای این سرنوشت بد یکی پس از دیگری در حال آشکار شدن است، و این روزها اقشار مختلف مردم با اعتراضات و اعتصابات خود سردمداران حاکمیت را به وحشت انداختهاند، تا جایی که در مورد وضعیت برق آخوند روحانی و اردکانیان وزیر نیرو شیادانه ناگزیر شدند بهاصطلاح از مردم عذرخواهی کنند، و روحانی در این رابطه گفت: «من هم نسبت به مردم عزیزی که در این روزها دچار مشکل و رنج شدن از آنها عذرخواهی میکنم» (تلویزیون شبکه خبر۱۵ تیر ۱۴۰۰).
اردکانیان نیز از ترس خشم و خروش مردم عذرخواهی کرد و وعده سرخرمن داد که مشکل را حل کند: «بهزعم خودم صمیمانه از مردم عذرخواهی میکنم ان شاالله، یکی دو سه هفته سخت را بتوانیم بهخوبی مدیریت کنیم» (خبرگزاری برنا ۱۶تیر ۱۴۰۰).
اما در مورد بیفایده بودن این عذرخواهیهای فریبکارانه روزنامه حکومتی جوان نوشت: «این روزها عصبانیت مردم از مشکلات بهوجود آمده در پی قطعی آب و برق به حدی بالا گرفته است که دولت تصور میکند با عذرخواهی رئیسجمهور و وزیر نیرو اوضاع آرام میگیرد» (جوان ۱۷تیر ۱۴۰۰).
واقعیت این است این قبیل بهاصطلاح عذرخواهیها کسی را نمیفریبد و گرهی هم از بنبست نظام با مردم نمیگشاید، چرا که حاکمیت نه میخواهد و نه میتواند مشکلات مردم را حل کند و هیچ نسخه شفابخشی هم در دست ندارد که بتواند انبوه مشکلات و معضلات لاینحل مردم را حل کند.
درصدر همه مشکلات مردم با این رژیم مشکل حاکمیت سیاسی است که مردم نسبت به آن به اوج نفرت رسیده و دیگر نمیخواهند تحت نظام آخوندی زندگی کنند. این تضاد و تنافری است که روزبهروز عمیقتر میشود تا روزی که مردم با قیام و خیزش نهایی خود حکومت آخوندی را به گور بسپارند.