۱۵تیر۱۴۰۰
هیولای برق
گذران روزهای مردم ایران در تاخت و تاز و تشدید شیوع کرونا و قطع پیاپی برق، گرفتار بحرانهای سلامت و گرما و بیآبی شده است.
اینها مصداقها و شاخصهای مدیریت برای یک جامعه هستند. اما بحران فوق این بحرانها این است که چنین مدیریتی تحت سلطهٔ نظامی سیاسی میباشد که اولویت مدیریتش را بهکارگیری این عوامل برای حفظ و بقای خودش نموده است. با چنین سیاست طبقهٔ حاکم است که مردم ایران گرفتار بحران معیشت، جدال با مرگ و مهابتهای زیستن هستند.
بحران مرگبار برق ریشه در استراتژی حاکمیت نظام آخوندی دارد. حاکمیتی که سرمایه و بنیادهای طبیعی ایران را خرج برنامه و استراتژی سیاسی خودش جهت سلطهٔ بیشتر و توسعهطلبی فرامرزی میکند.
سرمایههای عظیم مملکتی در دستان حاکمیتی قرار گرفته است که هدف و خواستهاش نه تنها بازگشت این سرمایه و دارایی در جهت رفاه و آسایش و ارتقای استاندارد زندگی مردم نیست، بلکه همهٔ انرژیها و استعدادها صرف حفظ حاکمیت به هر وسیلهٔ ممکن میباشد. این آن تضادی است که تا بارش در ایران به زمین گذاشته نشود و تعیینتکلیف نگردد، زخمهای رایج مردم مثل کرونا، برق، آب و... هم نخواهد آمد. کافیست سری به نمونهٔ این خبرها در ۲سال گذشته بزنید تا مشاهده شود که زخمهای ایرانزمین سالهای سال است که باز مانده و هر سال هم دامنهدارتر میشود. به نمونههایی توجه کنید که عیناً پارسال هم وجود داشته است. روزنامههای حکومتی، ۱۴تیر ۱۴۰۰:
«جهان صنعت: وضعیت قرمز آب و برق
همدلی: خواستههای ایرانیان در این روزهای سخت؛ آب، برق، واکسن
همدلی: بحران برق و هزاران سؤال بیپاسخ
ستاره صبح: افزایش ابرمیلیاردرها
همدلی: چرا هیچکس پاسخگو نیست؟ مجلس مشکلات را به دولت و دولت به ترامپ حواله میدهد».
در حالی که مردم ایران از بیبرقی و بیآبی بهستوه آمدهاند، کارگزاران نظام آخوندی اعتراف میکنند که برق ایران به کشورهای دیگر صادر میشود. در همین رابطه خبرگزاری ایسنا به مواردی اشاره دارد که گویای تجارت برق توسط نظام آخوندی است تا با آن ارز تهیه کرده و مزدوران و نیروهای نیابتیاش را تأمین کند. این خبرگزاری در گزارش ۲۳خرداد ۱۳۹۹ نوشته است:
«ایران با داشتن ظرفیت بالای ذخایر نفت و گاز، از امکان تبادل انرژی با همه همسایگانی که با آنها مرز زمینی دارد برخوردار است؛ از گوشه جنوب شرقی پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان و ترکیه ما امکان تبادل داریم. علاوه بر این یکی از بزرگترین مشتریهای ما عراق است. ایران از سال ۲۰۰۴ میلادی صادرات برق به عراق دارد. از سال ۲۰۰۸ امکان وسیعی از چندین خط انتقال برای صادرات برق به عراق امضا شده است».
ملاحظه میشود، «ظرفیت بالای ذخایر نفت و گاز و انرژی» که باید برای زندگی مردم ایران صرف و هزینه شود، خرج «افزایش صادرات گاز و برق» به کشورهای دیگر میشود تا درآمد حاصل از آنها تبدیل به دلار گردد که بتوان در سوریه، یمن، لبنان، عراق و افغانستان به صدور تروریسم و جنایت اشتغال داشت و اشتغالزایی کرد.
در این وضعیت کرونایی و تشدید گرما، ضایعات و خسارات ناشی از قطع مستمر برق، کسب و کار مردم را دچار اختلال و توقف کرده است؛ ضایعات در کارخانجات تولید مواد غذایی، ضایعات در نانواییها، قنادیها، رستورانها، ادارات و گردش زندگی رایج مردم در خانههایشان.
در این سالیان، تکرار این مشکلات و تلنبار شدنشان فقط یک یقین را نصیب مردم نموده و آن اینکه راهکار این مشکلات در خودشان نیست که مثلاً وضعیت برق بهبود یابد یا آب یا کرونا و... نه، صورت مسأله این است که تمام ایران دچار معضل زندگی کردن شده است.
همانگونه که مردم ایران تحریم نمایش حکومتی را راهکار قاطع پاسخ به این رژیم دانستند، روشنایی برق و جاری شدن آب هم برای مردم ایران با شکستن طلسم ظلمت و تاریکیِ تمامیت حاکمیت ولایت فقیه ممکن خواهد شد.