۱۳تیر۱۴۰۰
برزخ برجام
با پایان گرفتن دور ششم مذاکرات و ین و خبرهای بعد از آن مبنی بر اینکه هنوز چشمانداز مشخصی برای نتیجه مثبت مذاکرات وجود ندارد، به اعتراف رسانهها و مهرههای حکومتی وضعیت برای حاکمیت پیچیدهتر شده است.
پیچیدگی شرایط از این بابت است که هر یک از طرفین دو انتظار متفاوت از نتیجه مذاکرات دارند.
آمریکا بهعنوان طرف اصلی مذاکره برجام ضمن اعلام اینکه تمامی تحریمها را برنمیدارد، همراه با سایر کشورهای غربی طرف مذاکرات (آلمان، فرانسه و انگلستان) از حکومت آخوندی انتظار دارند اضافه بر التزام به برجام و کوتاهآمدن از رسیدن دستیابی به بمب اتمی، در زمینه برنامه موشکی و سیاست منطقهیی هم از مطامع توسعهطلبانهاش دست بردارد.
نظام آخوندی بر این گمان واهی است که آمریکا و سایر کشورهای غربی طرف مذاکرات برجام سال۲۰۱۵ را اجرا کنند، آمریکا نیز همه تحریمها را لغو کند، در صورتی که این امر با تعادلقوای کنونی انطباق ندارد، و این رژیم است که نیازمند لغو تحریمها است. بنابراین باید بر سر دوراهی مرگ و خودکشی باید انتخاب کند که آیا حاضر است کوتاه بیاید یا بر خط مقابله با خواستههای طرف حسابها ادامه میدهد.
واقعیت این است که تاکنون رویای لغو همه تحریمها و «فرصت طلایی» که رسانهها و مهرههای حکومتی از آن بهعنوان فرصت احیای مجدد برجام یاد میکردند در حال از دست رفتن است، و بهقول عناصر و رسانههای حکومتی برجام در «برزخ» است و به «کما» رفته است.
این وضعیت در شرایطی است که همه سران حاکمیت بر ضرورت مذاکره متفقالقول بودند، و تمام ۶ دور مذاکره زیر نظر خامنهای و شورای امنیت رژیم که خط و خطوطش را از وی میگرفت انجام گرفته است.
با این حال تا امروز مذاکرات نتیجه ملموس و مشخصی نداشته و این امر باعث هراس رسانههای هر دو باند نظام شده است.
روزنامه آرمان وابسته به باند روحانی ضمن تأکید بر اینکه «همه گروهها ضرورت مذاکره را درک کردهاند»، با نگرانی نوشت: «یادمان نرود قطعنامهها علیه ایران وجود دارند و صرفاً تعلیق شدهاند. این یک چالش دشوار است که طولانی شدن مذاکرات به همین علت است و باید ساز و کاری برای آن در نظر گرفته شود که بهنظر میرسد تنها راه آن نیز عبور از کنگره باشد. باید حواسمان باشد که امروز طولانی شدن مذاکرات نیز مسأله خوبی نیست و اگر به نتیجه نرسیم شاید ایران بار دیگر درگیر شــورای حکام و شورای امنیت شود... . امروز نگاه بدی نسبت به ایران بهوجود آمده و همین امر نیز کار را سخت کرده است. این شرایط خوبی نیست و نگرانیها را دوچندان کرده و باید هر چه سریعتر گامهایی برای توافق برداشته شود» (آرمان ۱۲تیر ۱۴۰۰).
عباس عبدی از عناصر باند مغلوب در روزنامه اعتماد هشدار داد: «در یککلام اداره بدون مشکل کشور بدون حل برجام خیالی بیش نیست. اجازه ندهید که بسیاری از مردم نسبت به حل مسائل جامعه ناامید شوند» (اعتماد ۱۲تیر ۱۴۰۰).
با این وجود به فرض اینکه توافقی هم صورت بگیرد بهاعتراف روزنامه آرمان این توافق نمیتواند برای نظام «بر سر همه چیز» باشد، و آنطور که مد نظر رژیم است تمامی تحریمها لغو شود. چرا که بسیاری از تحریمهای اعمال شده توسط دولت قبلی آمریکا ربطی به برجام ندارد و بسیاری از آنها در زمینه تروریسم و نقض حقوقبشر است، امری که تاکنون مانع توافق در مذاکرات وین شده است.
روزنامه حکومتی شرق نوشت: «شاید تعیینتکلیف تحریمهای غیرمرتبط با برنامه هستهیی ایران در رأس اختلافات باقی مانده باشد. آمریکا این تحریمها را به بهانههای دیگر مانند تروریسم، حقوقبشر و... اعمال کرده و آنها را ناسازگار با برجام نمیداند و حاضر به رفع آنها نیست... . از طرفی، سیاست داخلی آمریکا مانع اصلی در برابر لغو دیگر تحریمهاست. مثلا با گذشت زمان و ادعاهایی درباره استفاده از سلاحهای ساخت ایران توسط حماس برای حمله به اسراییل و حمله به پایگاههای آمریکایی در عراق و سوریه، لغو تحریمهای غیرهستهای، از جمله فرمان اجرایی ۱۳۹۴۹ ترامپ برای اعمال تحریم تسلیحاتی منقضی شده سازمان ملل، برای دولت آمریکا بیش از پیش بهلحاظ سیاست داخلی دشوار شده است. همچنین بایدن که در جریان مبارزات انتخاباتی قول بازگشت به برجام و همزمان «طولانیتر و قویترکردن» برجام و نیز کنترل برنامه موشکی و سیاستهای منطقهیی ایران را داده بود، اکنون مشکل میتواند هزینه عدول از این قولهای انتخاباتی را بپذیرد» (شرق ۱۲تیر ۱۴۰۰).
این یعنی که آمریکا دنبال توافقی قویتر و فراتر از برجام ۲۰۱۵ میباشد که غیر از مسأله اتمی، مسأله موشکی و دخالتهای منطقهیی رژیم را هم در بر گیرد.
در این رابطه روزنامه سیاست روز وابسته به باند خامنهای نوشت: « آمریکاییها میگویند توافق قویتر میخواهیم، یعنی فراتر از برجام و در حوزههای مختلف از جمله سیاست خارجی و حوزه دفاعی کشور امتیاز میخواهند. این مسائل همه فراتر از برجام است».
بنابراین رژیم آخوندی بر سر دوراهی اگر به این شرط آمریکاییها و سایر کشورهای غربی طرف مذاکره در وین تن بدهد، معنایش بهگفته خامنهای «تنزل بیپایان» است و نهایت آن هم مشخص است.
اما اگر رژیم شق دوم یعنی نپذیرفتن شرایط طرفهای غربی و مقابله جویی با خواستههای آنها را در پیش گیرد نتیجه همان است که مقالهنویس روزنامه حکومتی آرمان به آن هشدار داد و نوشت: «باید حواسمان باشد که امروز طولانی شدن مذاکرات نیز مسأله خوبی نیست و اگر به نتیجه نرسیم شاید ایران بار دیگر درگیر شــورای حکام و شورای امنیت شود».
رفتن پرونده رژیم به شورای امنیت هم یعنی پذیرش عواقب رفتن ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد، ضمن اینکه باید عواقب مصیبتبار تحریمهای کنونی و تحریمهای جهانی دیگر را بپذیرد.
این در شرایطی است که رژیم در حال حاضر با اقشار مختلف اجتماعی عاصی و جان به لب آمدهای مواجه است که همه روزه در کف خیابانها فریادشان بلند است و هر گونه فشار بیشتر خطر انفجار را در پی دارد.
بنابراین رژیم چه شروط طرف مقابل را بپذیرد و عقبنشینی کند و چه بایستد و خط مقابله جویی را انتخاب کند، سرنوشتش در نهایت سرنگونی است. مسیرها مختلف است ولی سرانجام رژیم یکی است.