خامنهای در آخرین اظهارات خود قبل از اجرای نمایش انتخابات گفت: «عدم حضور مردم در انتخابات بهمعنای فاصله گرفتن از نظام است». از آنجا که مردم ایران تصمیم خود را کف خیابانهای گرفتهاند و رأی آنها مشخص است؛ بنابراین باید اینگونه پنداشت که خطاب خامنهای متوجه ریزشیهای درون نظام است؛ آنها که نق میزدند با این جراحی سنگین، «جمهوریت نظام» از بین رفته است. معلوم شد چنین نقزدنهایی برای سهمستانی از لاشهٔ قدرت است.
معلوم شد وقتی توفان تحریم سراسری انتخابات شروع به وزیدن کرد و جامعه رادیکالیزه شد، صفبندیها تعمیق میشود و هر فرد و جریان ماهیت واقعی خودش را بر سر بزنگاه رو میکند.
معلوم شد همانگونه در جریان قیام آبان۹۸ تمام باندهای حاکمیت در پای صدور حکم تیر و کشتار قیامآفرینان امضا گذاشتند، وقتی پای اصل نظام و دفاع از اوجب واجبات پیش میآید، خامنهای و ولایت او را انتخاب میکنند زیرا آبشخور آنها یکی است.
اکنون روزنامههای حکومتی دم گرفتهاند که باید بهپای صندوقهای رأی رفت. مخاطب آنها البته نه مردم که این نظام و صندوقهای آن را تحریم کردهاند، بلکه ریزشیها و فاصلهگیرها و سرخوردههای درون حاکمیت است.
القائات اتاق فکر نظام
خطی که تاریکخانهٔ تصمیمگیرنده در نظام القا میکند این است:
۱ـ قهر با صندوق رأی نه تنها مشکلی حل نمیکند خود مشکلزاست.
۲ـ چه ما در انتخابات شرکت کنیم، چه نکنیم مهندسی خامنهای پیش میرود، پس بهتر است به همین وضعیت تن بدهیم.
یک روزنامه نوشته است:
«رئیسجمهور و اعضای شورای شهر، چه هر یک از ما رأی بدهیم و چه ندهیم انتخاب میشوند. اما اگر رأی ندهیم، در واقع دیگران برای ما تصمیم گرفتهاند و خواست خود ما، در کلیت و برآیند سرنوشت خودمان بیتأثیر مانده است» (رسالت. ۲۷خرداد۱۴۰۰).
۳ـ میگویند «برای اینکه در دام تندروی و رفتارهای هیجانی نیفتیم»، چارهای نداریم جز اینکه برای رأیگیری برویم.
یا
«تحریم انتخابات و رأی ندادن هیچ نتیجهیی در برنخواهد داشت و عملاً به نفع جریان مقابل خواهد بود» (اعتماد. ۲۷خرداد۱۴۰۰).
این یک سفسطه کثیف بیش نیست. هر یک از باندهای نظام جامعه را از دیگری میهراساند تا در نهایت اصل نظام حفظ شود.
۴ـ «افزایش فشارهای خارجی» و «برطرف نشدن تحریمها»! از دیگر القائات اتاق فکر این رژیم است.
«اگر مشارکت کاهش یابد، فشارهای خارجی به کشور افزایش مییابد. بنابراین مردم باید دقت کنند همین دیروز رئیس سازمان انرژی اتمی اعلام کرد که مذاکرات تا تشکیل دولت جدید متوقف خواهد شد و این یعنی اگر امروز پای صندوق نرویم، نهتنها نمیتوانیم به خروج از وضعیت تحریمی در فردای ایران امیدوار باشیم، بلکه عملاً شرایط را برای تداوم وضع موجود و حتی بازگشت به عقب و وخامت بیشتر اوضاع فراهم کردهایم».
هراسافکنی نسبت به براندازی و براندازان
مضمون تمام آنچه گفته شد این است که باید به این رژیم تنداد. اضداد و شیطانسازان و ترسانندگان مردم از مجاهدین هم همین را میگویند. مبادا در پی براندازی این رژیم باشیم! معلوم نیست آلترناتیو آن بهتر باشد و وضع از آنچه هست بدتر نشود! از کجا معلوم جنگ داخلی نشود یا حملهٔ خارجی به ایران صورت نگیرد. پس بهتر است به همین رژیم بچسبیم!
خامنهای در سخنرانی گفت: «اگر حضور مردم ضعیف شود و کشور ضعیف شود میتوانند کشور را دچار ناامنی کنند و جولانگاه تروریستها کنند»...
یک روزنامهٔ رژیم تعارف را کنار گذاشته و رک و پوستکنده اشاره کرده است که تحریم سراسری انتخابات، اکنون جامعه را به دو قطب اصلی تقسیم کرده است. چه اعتراف گویایی!
آیا بهتر از این میشد بر درد بیدرمان تمامیت رژیم انگشت گذاشت و نشان داد که چرا خامنهای برای بازارگرمی انتخاباتش خود را به در و دیوار میزند و دیگر هیچ ترفندی را نمانده است که نیازموده باشد.
«در انتخابات پیشرو، دوقطبی اصلی نه میان اصولگرا و اصلاحطلب و نه میان عمرو و زید است؛ دوقطبی اصلی میان مردم و ضدمردم شکل گرفته است... در این دوقطبی، آنان که با هر روشی مردم را از صندوق رأی دور ساخته و امید آنها به مشارکت در سرنوشتشان را به انحای مختلف به یأس تبدیل میکنند، هر که باشند، در سمت دشمنان این ملت خواهند ایستاد» (فرهیختگان. ۲۷خرداد ۱۴۰۰).
رأی من سهبار سرنگونی
آری، انتخابات ۱۴۰۰ یک رویارویی تمامعیار بین مردم و مقاومت ایران با استبداد سرکش دینی است. خامنهای برای جلوگیری از ریزش بیشتر نیروهای سرخوردهٔ خود و بستن شکافهای بههم نیامدنی رژیمش میتواند فراخوان به آمدن به پای صندوقهای انتخابات فرمایشی بدهد ولی واقعیت سرسخت این است که مردم ایران میدانند که شرکت کردن در انتخابات این رژیم، بهمعنای پذیرش استبداد عنان گسستهٔ خامنهای و تأیید جلاد قتلعام۶۷ است که مضمونی جز پا نهادن بر خون شهیدان قیام آبان و دیگر شهیدان راه آزادی و بهروزی ایران ندارد؛ از اینرو با تحریم قاطع این نمایش، از تمام باندهای نظام عبور کردهاند و حرف آنها در یککلام این است:
«رأی من سرنگونی، سرنگونی و باز هم سرنگون