۱۱خرداد۱۴۰۰
تحریم انتخابات
حاکمیت آخوندی در بحران دوگانهای گیر کرده است، از یکطرف خامنهای میخواهد تمام مقامات حکومت را از مهرههای خود بچیند و نظام را یک پایه کند، از طرف دیگر نیاز دارد نمایشی راه بیندازد و وانمود کند که گویا مردم ایران در این مشارکت شرکت دارند.
در مورد یک پایه کردن و حذف کاندیداها با واکنش و غر زدن باند مغلوب و خودیها مواجه شده که باید آنرا تحمل کند.
در مورد مشارکت مردم نیز با رأی قاطع مردم ایران و عدم مشارکت آنها در صحنه نمایش سراسر حرام انتخاباتی مواجه است، طوری که این روزها رسانهها و مهرههای باند خامنهای خصوصاً امامجمعههای او از مردم گدایی رأی میکنند و درخواست مشارکت آنها در انتخابات را دارند.
سؤال این است منظور از مشارکت چیست و مگر خامنهای نمیداند اکثریت قاطع مردم ایران نمایش انتخاباتی و رژیمش را تحریم کردهاند؟
چرا باز هم در شیپور مشارکت میدمد و او، سردمداران نظام و امامجمعههایش گدایی رأی میکنند؟ چنانچه آخوند صدیقی امامجمعهاش در تهران التماس کرد: «این نظام را تنها نگذارید سر صندوقها را رونق بدهید ما را دشمنشاد نکنید» (تلویزیون شبکه یک ۷خرداد۱۴۰۰).
آخوند احمد علمالهدی امامجمعه او هم در مشهدگفت: «مگر میتوانی بگویی آقا بنده در انتخابات شرکت نمیکنم! بهعنوان یک مسلمان نمیتوانی بگویی» (تلویزیون موسوم به آستان قدس ۷خرداد۱۴۰۰).
روشن است که اکثریت قاطع مردم ایران در انتخابات شرکت نمیکنند و رأیشان سرنگونی است، منظور آخوند احمد علمالهدی نیز این مردم نیست، بلکه منظورش از «یک مسلمان» نیروهای خودی و مشتی بسیجی و پاسدار است که در حال ریزش هستند، که یکی از آنها در مصاحبه با تلویزیون آرا گفت: «اصلا انتخابات را برگزار نکنند پولش را بدهند به یک خیریه بهتر است» (تلویزیون شبکه آرا ۳خرداد۱۴۰۰).
آخوند هاشمزاده هریسی از اعضای خبرگان آخوندی با اشاره به ریزش شدید نیروهای خودی و بحران مشارکت گفت: «اکثریت مردم ناراحت هستند حتی کسانی که به نظام علاقهمند هستند ناراحت هستند با این وضعیت مشارکت از زمان طاغوت هم کمتر است» (روزنامه مستقل ۸خرداد۱۴۰۰).
عدم مشارکت مردم و حتی بخشی از نیروهای خودی در حالی است که پیش از این خامنهای التماس کرد: «در انتخابات شرکت کنید و بروید پای صندوق رأی بدهید».
اما برخلاف این گفته خامنهای حتی عدهیی از عناصر وابسته به باند او هم تمایلی به مشارکت ندارند.
پشت صحنه بحران عدم مشارکت عدهیی از نیروهای رژیم، مهندسی خامنهای برای انتخاب فرد مورد نظرش بدون اهمیت به آرای آنها است.
در مورد مهندسی انتخابات آخوند طائب سرکرده چماقبهدستان خامنهای در نهاد فاشیستی موسوم به عمار گفت: «شنیدم آن نوه امام گفته اگر من جای اینها بودم استعفا میدادم. حالا آدم متوجه میشود که مقام معظم رهبری به ایشان میگوید به صلاحت نیست بیایی رئیسجمهور شوی. امروز ما به یک مرحله خالصسازی از انقلاب رسیدهایم و یقینا هم موفق میشویم» (تلگرام چند ثانیه ۸خرداد۱۴۰۰).
جانشین نماینده خامنهای در سپاه از حذف کامل باند رقیب خبر داد و گفت: «امروز کشور وارد یک تغییر و خانهتکانی میشود» و برای این کار «انتخابات ۲۸خرداد سرنوشتساز است» (سایت انتخاب ۹خرداد۱۴۰۰).
دادستان تهران پا را فراتر گذاشت و حتی ۷کاندید دستچین شده توسط شورای نگهبان را تهدید کرد و گفت: «نامزدها در تبلیغات و سخنرانیها از خطوط قرمز نظام عبور نکنند و در صورت عبور از خطوط قرمز نظام، وفق موازین قانونی قاطعانه و بدون در نظر گرفتن موقعیت و جایگاه با آنها برخورد میشود» (خبرگزاری ایسنا ۹خرداد۱۴۰۰).
آخوند طیبیفر حذف و جراحی باند رقیب در جریان انتخابات فرمایشی را به حذف رئیسجمهور نظام در سال۶۰ تشبیه و در این رابطه گفت: «همانطور که یک تغییر در دفاع مقدس و عزل یک عنصر نامطلوب و قرارگیری فرماندهان جوان ارتش و ســپاه در رأس مدیریت جنگ عامل مهم پیروزیهای بعد از بنیصدر بود، این انتخابات هم میتواند عامل تداوم پیروزیهای انقلاب و کشور باشد» (سایت انتخاب ۹خرداد۱۴۰۰).
آنروی سکه مهندسی انتخابات ریزش و خونریزی از بدنه فرتوت رژیم است طوری که مجری شبکه تلویزیون افق گفت: «انتخابات مگر میتواند در فضای غیردوقطبی... ایجاد بشود؟ اصلاً انتخاباتی که یک قطب داشته باشد که اصلاً انتخابات نیست» (تلویزیون افق ۸خرداد۱۴۰۰).
در زمینه عدم مشارکت مردم در انتخابات روزنامه جهان صنعت ۹خرداد۱۴۰۰ نوشت: «با توجه به مشخص بودن توانایی و کارکرد نامزدهایی که صلاحیت آنها احراز شده است، چگونه باید انتظار داشت که شاهد نرخ مشارکت بالا و به روایتی مشارکت حداکثری در انتخابات پیشرو باشیم؟ همانگونه که میشنویم، برخی گزارش و روایتها بیانگر تصمیم (نه) به این انتخابات است، ضمن آنکه چنین کمپینهایی از سوی برخی ناراضیان و معترضان حمایت میشود».
مجری تلویزیون حکومتی شبکه آرا هم گفت: «... مردم میگویند که دیگر چه رأی بدهیم نتیجه انتخابات که مشخص هست» (شبکه آرا ۸ خرداد۱۴۰۰).
روزنامه حمایت وابسته به باند خامنهای نیز نگران کارزارهای نه به انتخابات قلابی و کار زار رأی من سرنگونی است: «بههرحال نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری چه افرادی که صلاحیت آنها احراز شده و چه آنها که صلاحیتشان احراز نشده، هم وظیفهای در این بین دارند. رهبری در این بین تأکید کردند افرادی که دعوت به عدم مشارکت میکنند دلسوز مردم نیستند و مردم باید فریب فریبکاران برای قهر با صندوق را نخورند» (حمایت ۹خرداد۱۴۰۰).
عدم مشارکت مردم و رأی قاطع آنها بر سرنگونی طوری رنگ مرگ برچهره حاکمیت نشانده که روزنامه ابتکار در سوگنامهای در رابطه با پایان نظام، خروش و خشم مردم و فعالیت براندازان نوشت: «سپهر سیاست ایران این روزها چشمها را نگران آیندهای موهوم و بدون تعریف ساخته و میرود تا آرام آرام بذر یاس در دلها بکارد. یاسی که بدون تردید در فاصلهیی نهچندان زیاد به خشمی غیرقابل مهار تبدیل خواهد شد... آنچه طی روزهای اخیر از زبان پیادهنظام جریان اقتدار و انحصار شنیده شده، مؤید این نکته است که انحصارطلبان این بار به قصد «اختتام امر سیاسی» در جمهوری اسلامی ایران به میدان آمدهاند... این موضوع البته با اقبال و استقبال برخی جریانهای رادیکال برانداز نیز همراه شده است. چه اینکه براندازان رادیکال مدتها است از پایان امر سیاسی در ایران سخن میگویند و هیچ نوع اصلاحی را در این ساختار متصور نیستند» (ابتکار ۱۰خرداد۱۴۰۰).
منظور مقالهنویس روزنامه ابتکار ازخشم غیرقابل مهار، خروش و اعتراض تودههای بهجان آمدهای است که رایشان سرنگونی و هراس از مقاومت سازمانیافتهای است که از دههها قبل اعلام کردهاند افعی نظام ولایت کبوتر اصلاحطلبی نمیزاید و تمامیت این نظام باید سرنگون شود.
نگرانی ابتکارنویس هم این است اقدام خامنهای برای حذف باند مغلوب و حتی مهرههایی نظیر علی لاریجانی که از آن بهعنوان «اختتام امر سیاسی» نام میبرد، سرنگونی نظام توسط «خشم غیرمهار» مردم و فعالیت براندازان را تسریع کند.
اما بهرغم آه و فغانها و سوگنامههایی از این دست در زمینه نه مردم به حاکمیت و چشمانداز سرنگونی آن به دست برانداران، لاجرم مردم شورشی و جریان برانداز موجودیت حاکمیت را به چالش میکشند.
برنده انتخابات در نهایت همین مردمی هستند که خشمشان غیرقابل مهار و مقاومت براندازی است، که خامنهای از ترس آنها ناچار شد پیه رسوایی مهندسی انتخابات را نزد افکار عمومی مردم ایران و جهان به تن بمالد، و بار دیگر اثبات شد موضوع انتخابات در حاکمیت آخوندی نمایشی بیش نیست، و در نظامی که اراده مطلقه ولیفقیه اراده برتر و تعیینکننده است، خیمهشببازی انتخاباتی در آن تنها یک سیرک و بازی مسخره و پوشالیاست.