۲۷خرداد۱۴۰۰کشاکش میان استبداد و آزادی
نمایش انتخابات ۱۴۰۰ یک زورآزمایی بین مردم و دیکتاتوری دینی در حساسترین نقطهٔ آن است. الیگارشی آخوندی با کنار زدن تمام پردههای استتار و تعارفهای دجالگرانه، آشکارا و با هزار زبان بیان کرده است که کاندید اصلی او جلاد قتلعام ۶۷ است. مردم ایران با میلیونها بازخورد، پست در شبکههای اجتماعی، آتشزدن بنرها و پوسترهای رئیسی اعلام کردهاند که انتخابات نمایشی را تحریم خواهند کرد. تحریم آنها نه تحریم یک مهرهٔ فرمایشی که تحریم کل ساختار با باندهای مافیایی آن است. به این ترتیب هر چه به روز انتخابات نزدیک میشویم، صفبندیها آشکار و آشکارتر میشود.
در جبهه دیکتاتوری «پوششی» ها به فرمان خامنهای و طبق مهندسی انجام شده کنار میروند تا آرای نانخورهای نظام بین چند کاندید سرشکن نشود.
طرفه آن که جراحیشدگان از قدرت نیز خامدلانه با باد کردن رئیس سابق بانک مرکزی و پناه بردن به ادا و اطوارهای تاریخ مصرف گذشتهٔ حسن روحانی، میخواهند آب رفته را به جوی برگردانند و سهمی از قدرت را صاحب شوند.
آنها که برق هولناک تحریم سراسری انتخابات را از سوی مردم ایران دیدهاند، بهتکاپو افتاده و با صفکشیدن در پشت همتی تلاش میکنند به کالبد انتخابات مردهٔ خامنهای جان بدمند. بهقول خودشان به جای «قهر کمتأثیر»! به «رأی فرصتسازانه» [بخوانید فرصتطلبانه] پناه بردهاند تا مهندسی خامنهای آنها را به بازی بگیرد. فرصتطلبی و پاچهورمالیدگی آنها در این است که چنین مینمایند که گویی تعارض اصلی بین باند اصلاحطلبان قلابی و باند خامنهای است.
این یک سفسطه و گزافهگویی بیش نیست. صفبندی حقیقی همان صفبندی بین مردم و مقاومت ایران با استبداد دینی با تمام باندها و مهرههای آن است.
این صفبندی را یک خط قرمز پر رنگ از هم تفکیک میکند. این خط قرمز عبورناپذیر قرمزیاش را از خونهای شتکزده بر آسفالت شهیدان آبان گرفته است. از رود جاری شفقفامی که از ۳۰خرداد۶۰، تا قتلعام ۶۷ و تاکنون در متن جامعهٔ ایران جاری است و یک آن از تپش و پویش بازنمیایستد.
در یک سمت این خط قرمز طیفی از اندرونیهای نظام و وابستگان به مجموعهٔ قدرت قرار دارند که در انتخابات کذایی همین رژیم شرکت میکنند و این روزها وفاداری خود را به اصل نظام با صدور بیانیه یا تشویق مردم به شرکت در نمایش انتخابات اعلام میکنند. زیرا حیات آنها بستگی به ادامهٔ این نظام دارد. در این راستا شرکت کردن ولو با رأی سفید تأییدی است بر ادامهٔ نظام ولایت فقیه. آنها اقلیت را تشکیل میدهند.
در آن سوی خط قرمز اکثریت بالای مردم ایران قرار دارند که استبداد دینی را در مراحل گوناگون آن آزموده و با گوشت و پوست و استخوان آزمودهاند که تنها راهحل درست، واقعی و تضمیندار سرنگونی این نظام اهریمنی است. طرد صندوقهای شعبدهبازی خامنهای از سوی مردم ایران عرصه را بر خامنهای تنگ کرده است. ولیفقیه به هر دری میزند تا از این تحریم سراسری خلاصی یابد. او برای پیشبرد مهندسی خود، به گدایی رأی روی آورده است. از صدور فتواهای مشعشع مبنی بر واجب عینی بودن شرکت در انتخابات و تکرار این فتوا از زبان دایناسورهای حکومتی گرفته تا فراخواندن ایرانیان خارج کشور به رأی دادن، همه و همه افلاس و فلاکت او را به نمایش میگذارد.
او به صدور فتوا اکتفا نکرد، سراسیمه به میدان آمد و بار دیگر اعلام کرد که این انتخابات در سرنوشت نظامش نقش تعیینکننده دارد.
«سرنوشت کشور در یک برهه زمانی در همه زمینهها؛ اعم از اقتصادی، امنیت، سلامت و... وابسته بهعملی است که شما مردم روز جمعه انشاءالله انجام خواهید داد... عدم حضور مردم در انتخابات بهمعنای فاصله گرفتن از نظام است... اگر ما کاهش حضور مردم را داشته باشیم از آن طرف افزایش فشار دشمن را داریم. اگر مشارکت مردم را کم داشته باشیم، از آن طرف افزایش فشار دشمن را خواهیم داشت. اگر بخواهیم فشارها و تحریمها کاهش پیدا کند باید حضور مردم افزایش یابد و پشتوانه مردمی نظام به رخ دشمن کشیده شود» (خامنهای. انتخاب. ۲۶خرداد۱۴۰۰).
آخوند نواب رئیس بهاصطلاح دانشگاه ادیان و مذاهب یک روز قبل از او نیاز نظام ولایت فقیه به بازارگرمی انتخابات را برجسته کرده بود:
«ما در این شرایط به بالاترین ضریب حضور مردم برای بالا رفتن امنیت ملیمان احتیاج داریم. امنیت ملی ببینید اینکه چه کسی رأی بیاورد اصلاً مهم نیست اینکه چند ده میلیون نفر در انتخابات شرکت کنند یعنی پای نظام ایستادند» (تلویزیون شبکهٔ خبر رژیم. ۲۵خرداد ۱۴۰۰).
«امنیت ملی» کد لو رفتهای است اکنون بهوضوح مشخص است که هیولای استبداد دینی به پر بودن صندوقها از کمیت بالا نیاز دارد. این همان راه تنفسی که مردم اراده کردهاند که ببندند.
طبق اخبار موثق از داخل حکومت او حتی ویزای بین عراق و ایران را برداشته است تا عراقیهایی که کارت ملی ایرانی به آنها داده شده، جلوی دوربینهای حکومتی ظاهر شوند و حوزههای رأیگیری را پر جمعیت نشان دهند.
این یک آوردگاه جدی بین مردم و استبداد دینی است. آوردگاهی که مردم و جوانان شورشی اراده کردهاند تا خیمهشببازی انتخابات را بر سر خامنهای و نظام پوسیدهاش خراب کنند.