۱۰تیر۱۴۰۰
گردهمایی بزرگ ایران آزاد - آرشیو
پرسش نخست این است که گردهمایی ۱۴۰۰ مقاومت ایران بر مبنا و تکیهگاه کدام موقعیت سیاسی و اجتماعی برگزار میشود؟
پرسش دوم این است که تفاوت بارز و مهم گردهمایی امسال با گردهمایی مشابه سال قبل در چیست؟
پرسش سوم این است که این گردهمایی میخواهد چه پرچمی را برافرازد که پاسخگوی موقعیت جدید پساانتخابات ۱۴۰۰ باشد؟
پرسش چهارم این است که برجستهترین وجه و ویژگیِ نتیجهٔ نمایش ۲۸خرداد حکومت چیست که شرایط عینی قیام و انقلاب را شتاب بخشیده و تشدید نموده است؟
مضمون مشترک پرسشهای فوق را رهاورد تحریم حداکثریِ نمایش ۲۸خرداد پاسخ میدهد. تحریمی که خانم مریم رجوی آن را شایستهٔ «تبریک تاریخی به مردم ایران» توصیف نمود.
مبنا و تکیهگاه گردهمایی ۱۴۰۰ مقاومت ایران، تعیینتکلیف نهایی دو قطب رو در روی هم از پس نمایش ۲۸خرداد است. شکلگیری نهاییِ همین دو قطب، تفاوت بارز و مهم گردهمایی امسال با پارسال است. بنابراین پرچمی را که این گردهمایی برمیافرازد، رایت «رأی ایران سرنگونی» میباشد. از این رو برجستهترین وجه و ویژگیِ نتیجهٔ نمایش حکومتیِ ۲۸خرداد، انتصاب و گماشتن رئیسی بهمعنای اعلام نهاییِ اصلاحناپذیریِ نظام ولایت فقیه است.
بنابراین هم موقعیت رقم خورده بر اساس همین چند پرسش و پاسخ و هم پرچمی که گردهمایی ۱۴۰۰ برمیافرازد، وظایفی را برای ما تعیین و ترسیم مینماید که میتوان آنها را در محورهای زیر معرفی نمود:
۱ ـ فراخوان ۴۰سال پیش مقاومت ایران در ۳۰خرداد ۱۳۶۰ را مبنی بر اصلاحناپذیری رژیم ولایت فقیه باید شاخص هوشیاری و حقانیت مواضع این مقاومت دانست و این افتخار تاریخی را در زمرهٔ سرمایههای ملی و میهنی برشمرد و از آن قدرشناسی نمود.
۲ ـ از پس تحول تحریم حداکثری حاکمیت ولایت فقیه، اکنون انرژی نیروهای داخل و خارج کشور آزاد خواهد شد. این انرژیهای آزاد شده را باید فعال نمود تا به الزامات شرایط جدید که با شاخص و شاقول سرنگونی شناخته میشود، پاسخ داده شود.
۳ ـ بهرسمیت نشناختن رئیسی را باید به یک جنبش سیاسی ـ حقوقیِ جهانی تبدیل نمود. انتصاب رئیسی توسط شورای نگهبان ارتجاع و گماشتن وی توسط خامنهای، یک توهین آشکار به وجدان انسانی و حافظهٔ تاریخیِ مردم ایران و یک هتاکی و دهنکجی به منشور جهانیِ حقوقبشر است. اکنون، بزنگاه ظهور وجدانهای انسانی برای جبران خسارات سنگین دنیایی غرق در مماشات با ملایان است. باید رأی دنیا را همچون رأی اکثریت مردم ایران، به محکوم کردن انتصابات نمایشی ملایان سوق داد.
۴ ـ اکنون با تحمیل رئیسی بهعنوان رئیسجمهور، باید این واقعیت را بهرسمیت شناخت که قتلعام زندانیان سیاسی یک جنایت علیه بشریت است و آمران و عاملان آن را تحت تعقیب قرار داد. ابراهیم رئیسی در زمرهٔ این جانیان میباشد که جای واقعیِ وی پاسخگویی به قانون و دادگاه و محاکمه و نیز حسابرسی توسط مادران و هزاران خانوادهٔ قتلعام شدگان تابستان ۶۷ است. عفو بینالملل بهصراحت اعلام کرد رئیسی بهجای آنکه رئیسجمهور شود باید مورد تحقیق قرار گیرد و محاکمه شود.
۵ ـ با یقین به اینکه در زمینهٔ بینالمللی هم دورانی جدید شروع شده است، باید به دنیا نشان داد و روشنگری نمود که خامنهای ابراهیم رئیسی را برای انقباض و جنگطلبی و تروریسم بیشتر بر سر کار آورده است. بنابراین سیاست مماشات با ملایان بسابسا بیشتر از قبل، پیشاپیش شکستخورده است.
۶ ـ بیش از ۹۵درصد کشورهای جهان از تبریک به رئیسی خودداری میکنند. امری که در چند دههٔ گذشته در دنیا بینظیر است. اجماع جهانی بر جلاد و منفور بودن رئیسی، زمینهٔ مناسبی ایجاد میکند تا بیشازپیش بر احقاق حقوق خلقمان پای فشاریم و بر فعالیتمان برای حق مبارزه برای سرنگونی اشغالگران ایران بیافزاییم.
گردهمایی ۱۴۰۰ مقاومت ایران بر چنین مبانیِ استوار و تعیینتکلیف شده بین جبهه مردم ایران و نظام آخوندها برگزار میشود. اکنون از پس تحریم قاطع تمامیت رژیم ولایت فقیه، این صفبندی با شاخص «رأی ایران سرنگونی» شکل باز هم تعمیق بیشتری خواهد یافت. پاسخ به التزامات این صفبندی، تعهد و مسؤلیتپذیری در قبال سوق دادن موقعیت و شرایط نوین به جانب سرنگونی محتوم نظام تکپایه شدهٔ خلیفهٔ ارتجاع آخوندی میباشد.