۱۶خرداد۱۴۰۰اضافه برداشت از آبهای زیر زمینی
آخوندها نه تنها سفره و نان مردم را غارت کرده بلکه آب آنها را هم به یغما بردهاند، و ابربحران بیآبی، کشور را در برابر یکی از بیسابقهترین چالشها قرار داده است.
اضافه برداشت از آبهای زیرزمینی
در حال حاضر تمامی ۶حوزه آبریز کشور درگیر بحران خشکسالی، کمآبی و یا بیآبی است.
در زمینه بحران آب عیسی کلانتری رئیس سازمان محیطزیست رژیم گفت: «ایران در حال محو شدن است/و جنگ آب از استانها به روستاها میرسد».
کلانتری در ادامه سخنانش اضافه کرد: «سالانه ۲۰میلیارد مترمکعب از منابع طبیعی و آبهای زیرزمینی اضافه برداشت و منابع آب نیز غارت میشود و با این روند ۲۰سال دیگر یعنی در سال۱۴۲۰ در اطراف زاگرس دیگر اثری از کشاورزی نخواهد بود چون منابع آبش را غارت کردهاند (خبرگزاری ایرنا ۲۷اردیبهشت۱۴۰۰).
همچنین او در جلسهیی با حضور کارشناسان محیط زیست گفت: «جنگ آب بین استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد، خوزستان و لرستان شروع شده و این جنگ از استان به استان در حال رسیدن از روستا به روستاست» (روزنامه آرمان ۹خرداد۱۴۰۰).
استفاده بیرویه از آبهای تجدیدپذیر
برمنبای توافق ریو در سال۱۹۹۲ کشورها حق دارند تنها از ۴۰درصد منابع آب تجدیدپذیر خود استفاده کنند، اما در ایران سالها است که بیش از ۱۰۰درصد ظرفیت آبهای تجدیدپذیر استفاده میشود.
بر مبنای پیشبینی کارشناسان حکومتی شرق و جنوب کشور کاملاً از سکنه خالی میشود و بهگفته مقامات رژیم ۵۰میلیون نفر باید از کشور مهاجرت کنند.
روزنامه آفتاب یزد ۱۲خرداد۱۴۰۰ نوشت: «۴۰ الی ۵۰درصد روستاهای سیستان و بلوچستان بر اثر خشکسالی در حال مهاجرت هستند و خالی از سکنه میشوند و یا فرو نشست زمین در ایران ۱۴۰برابر وضعیت بحرانی در جهان است. افزایش اختلافات در مناطق مختلف کشور و... بر اثر کمآبی ناقوسهای خطری است که به صدا درآمده ولی متأسفانه شنیده نمیشود».
عیسی کلانتری اعتراف کرد ما خودمان طبیعت را تخریب کردیم و ادامه داد: «۵۰۰میلیارد مترمکعب منابع آب فسیلی داشتیم که ۳۰۰میلیارد مترمکعب از آن شور و لب شور است و ۲۰۰میلیارد مترمکعب هم شیرین بود، این ۲۰۰میلیارد مترمکعب را تمام کردیم. مسیر آب جاری را بستیم. دیگر آب جاری نداریم» (خبرگزاری ایرنا ۲۷ اردیبهشت۱۴۰۰).
در شاخص مدیریت منابع آب ایران در رتبه۱۳۲ در میان ۱۳۳کشور قرار دارد طوری که از نظر شاخص مدیریت منابع تمام رودخانهها، دریاچهها، تالابها، آبخوانها و دشتهای کشور با عدم تخصیص بهینه منابع آب و خشکی مواجهاند.
فداییفرد پژوهشگر آب گفت سالانه ۹۶میلیارد مترمکعب در ایران آب مصرف میشود در صورتی که کل منابع آب تجدیدپذیر کشور فقط ۹۰میلیارد مترمکعب است و بنابراین از بحران آب عبور کردیم و به ورشکستگی آبی رسیدیم».
این کارشناس امور آب اضافه کرد ۲۰ تا ۲۵سال پیش از استان فارس ۲میلیون تن گندم خریداری میشده اما سال۹۹ پانصد هزار تن گندم خریداری شده است، چرا که آبهای زیرزمینی و کارسی تمام شده است (روزنامه اعتماد ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۰).
طی ۱۴سال از سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ در بیشتر حوزههای آبی کاهش بین ۲۰ تا ۶۰۰درصدی در سطح آب حوزهها وجود داشته است
دلایل این ابرچالش چیست؟
نگاهی به مصرف آب در ایران این امر را روشن میکند که حداقل ۷۰درصد آب صرف کشاورزی میشود، ۲۲درصد صرف صنایع و ۸درصد صرف آب شرب و بهداشت میشود.
بهدلیل سیاستهای ضدمردمی رژیم که برای پیشرفت کشاورزی هیچگونه سرمایهگذاری انجام نداده، مزارع ایران هنوز به شیوههای نامناسب و عقبافتاده آبیاری میشوند، و در نتیجه در بخش کشاورزی بیش از ۸۰درصد منابع آبی مصرفی از بین میرود، و این میزان آب از بین رفته سالانه بین ۵۴تا ۵۵میلیارد مترمکعب است.
شخم زدن زمینها با شیب ۱۵درصد برای شعار عوامفریبانه خودکفایی باعث فرسایش زمین شد و جذب آب بهشدت پایین آمد.
وجود سدهای غیرضروری
یکی دیگر از علل نابودی منابع آبی سدهای بیرویهای است که توسط حاکمیت و نهادهای آن ساخته شده که باعث نابودی جنگلها، تالابها، رودخانهها و دریاچهها شده است.
آب اکثر این سدها هم برای صنایع نظامی و صنایع تحت کنترل سپاه پاسداران و نهادهای حکومتی منتقل میشود.
پیش از انقلاب در سال۱۳۵۷ فقط ۳۰سد وجود داشت، اما در حال حاضر و بر اساس آمار رسمی ۱۳۳۰سد در کشور در مراحل مختلف بهرهبرداری، اجرایی و مطالعاتی قرار دارد.
سدسازیهای بیرویه ضربات مهلکی به منابع آبی وارد کرده و منابع آبی کشور را بلعیده است و فقط درآمدزایی برای سپاه پاسداران در مرحله طراحی، اجرا و بهرهبرداری داشته و دارد.
کارخانههای آببر
مطابق آمار آبفای استان اصفهان کارخانه فولاد مبارکه که بزرگترین کارخانه فولاد ایران است ۲۷میلیون مترمکعب آب و نزدیک به ۶درصد آب کل استان اصفهان را مصرف میکند، این کارخانه متعلق به بسیج ضدمردمی است.
کارخانههای دیگری در استان اصفهان نظیر ذوب آهن، پتروشیمی، لولهسازی و صنایعی از این قبیل وجود دارد که بسیار پرمصرف هستند.
مورد دیگر ساخت پتروشیمی در شهر خمین است، جایی که چاه نفتی وجود ندارد که نیاز به کارخانه پتروشیمی داشته باشد. این در شرایطی است که خمین در لبه کویر قرار دارد و پتروشیمی هم یک صنعت آببر است و در آنجا مردم به زحمت آب شرب تهیه میکنند.
حفر بیرویه چاه
در سال۱۳۵۷ در ایران فقط ۳۶هزار حلقه چاه وجود داشت اما در سال۱۳۹۴ به ۷۹۴هزار حلقه افزایش پیدا کرده و ۲۲برابر شده در حالی که جمعیت ایران کمی بیش از۲ برابر شده است.
این برداشت بیرویه آبهای زیر زمینی باعث شده که درجه شوری آب و خاک بالا برود و در نتیجه امنیت غذایی مردم به خطر بیفتد.
خطر بعدی فرو نشست زمین است که این امر منجر به افزایش خطر زمینلرزه شده است، در میان سی حوزه اصلی ایران، حوزه دریاچه نمک و پس از آن استانهای غربی ایران است که بیشترین میزان فرو نشست را داشتهاند، در این حوزهها دشتها در سال۱۳۸۸ سالانه ۱۸.۹ پایین رفتهاند.
آیا برای بحران آب راهحلی وجود دارد؟
اگر یک حکومت مردمی در ایران وجود داشته باشد بدون تردید بحران آب حل میشود، اولین و در دسترسترین راهحل سرمایهگذاری در بخش کشاورزی است.
تبدیل کشاورزی ایران به کشاورزی مکانیزه با سیستم آبیاری قطرهای و سیستم تحت فشار است که در مصرف آب بسیار صرفهجویی میکند.
در کشورهای حوزه خلیجفارس حتی یک رودخانه فصلی و یا یک دریاچه وجود ندارد، و آب شهرهایی مانند دبی که در صحرایی بهمراتب خشکتر از کویرهای ایران قرار دارد از خلیجفارس تأمین میکنند.
بنابراین میشود در حوزه آب سرمایهگذاری کرد و سرزمین ایران را از محو شدن و نابود شدن نجات داد.
با وجود حاکمیت آخوندی راهحل بحران وجود ندارد
اما رژیم آخوندی حاکمیتی است که اهل این کار نیست و صدها میلیارد دلار را صرف به دست آوردن بمب اتمی، دهها میلیارد دلار را هزینه صدور تروریسم و بنیادگرایی و دهها میلیارد دلار خرج پروژه موشکی کرده است.
اختلاس و دزدی در این حاکمیت هم سر به آسمان میزند اما دریغ از یک سرمایهگذاری برای حل مشکلات مردم از جمله تأمین آب برای آنها.
هزاران روستا وجود دارند که در حال حاضر با تانکر آب آشامیدنی تأمین میشوند و میلیونها ایرانی بهدلیل نداشتن آب مجبورند شهر و روستای خود را ترک کرده و به حاشیه کلانشهرها بروند اما رژیم کمترین کاری برای آنها نکرده و نمیکند.
بنابراین تا وقتی که این رژیم سرنگون نشده نه تنها مشکلی از مردم حل نخواهد شد، بلکه هر روز بر مشکلات مردم از جمله مشکل آب افزوده میشود.
تمرکز مردم بر رأی من سرنگونی است ریشه در همین واقعیت و راهحل دارد.