۱۸اردیبهشت۱۴۰۰
ظریف
در گفتوگوها، وبنوشتها، روزنامهها، گفتمانها، بازخوردها و اظهارات جسته و گریختهی مهرهها و وابستگان به الیگارشی حاکم، انتشار فایل صوتی ظریف آن چنان ضربهای برای نظام بود که هنوز پیامدها و پسلرزههای خود را دارد. این پسلرزهها اکنون از سطح حاکمیت به متن جوشان جامعه کشیده شده است. باند غالب نظام این تصور را القا میکند که خامنهای توانسته است با یک توپ و تشر، موضوع را از روی میز جمع کند، اما دادهها، عکس آن را اثبات میکند. دو باند اصلی قدرت از هماکنون بهطور جداگانه درصدد تحقیق حول چگونگی و رد پای نفوذ در انتشار آن هستند. روند قضایا نشان میدهد که این موضوع هنوز دامنههای آشکار و پنهان و تبعات تکاندهندهی خود را دارد و میتواند داشته باشد.
«ظریفگیت»!
برخی رسانهی حکومتی وابسته به باند غالب کشاکش بین طیفهای قدرت را «ظریفگیت»!
نامیده و تأکید کردهاند که پسلرزههای آن نمایش انتخابات را تحت تأثیر قرار
خواهد داد.
«با توجه به ظرفیتهای خبرسازی این اتفاق، بهنظر نمیرسد که پسلرزههای
ادامهدار آن بهزودی از فضای سیاسی کشور محو شود. این وضعیت بهمعنای آن است که
پرونده (ظریفگیت) به پایان نرسیده و قرار است تبعات و پیامدهای آن فضای سیاسی و
اجتماعی ایران را آن هم در برههای حساس و بیشتر در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ ریاستجمهوری، تحت تاثیر قرار دهد» (جهان صنعت. ۱۵اردیبهشت ۱۴۰۰).
انتخابات ۱۴۰۰ معادل رفراندوم
با ورود خامنهای به این موضوع، جنگ قدرت بین باندها متوقف نشده، به عمق رفته
و تبعات آن کل نظام و نمایش انتخابات را در برگرفته است که میتواند خامنهای را
با یک انتخابات بیرمق و سرد روبهرو کند و پیام آن شکست، سرخوردگی و ریزش در
تمامیت استبداد دینی است. یک روزنامهی حکومتی با اشاره به فلاکتها و بنبستهای حاکمیت
و یادآوری حساسیت و اهمیت انتخابات ۱۴۰۰ آن را
معادل رفراندوم دانسته است.
«انتخابات ریاستجمهوری در ۲۸خرداد ۱۴۰۰ با توجه به شرایط داخلی و خارجی حساسترین انتخابات ریاستجمهوری
ایران است و تحریک و تشویق مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی به چیزی شبیه
معجزه نیاز دارد. در واقع انتخابات این دوره ریاستجمهوری ایران از منظری بیش از
یک انتخابات، بهمثابه یک رفراندوم هم تلقی میشود؛ لذا شرکت یا عدم
شرکت در آن باید با درک و پذیرش این پیش فرض باشد. در اینکه جمهوری اسلامی
بهعنوان یک نظام سیاسی با توجه به مشکلات عدیده داخلی و خارجی و عملکرد ۴۰ساله خود با بحران مواجه است، تردیدی وجود ندارد. این بحران با
کاهش محسوس مشارکت مردم در انتخابات میتواند در کنار چالشهای متعدد مشکلات ایران،
سبب بحران از منظر درونی و بیرونی شود» (آرمان. ۱۵اردیبهشت ۱۴۰۰).
یعنی اینکه اگر کل این نمایش با تحریم قاطع مردم روبهرو شود باید فاتحهی نظام
را خواند.
«هوشیار باشیم و چارهاندیشی کنیم که امروز کاهش شدید و فقر اعتماد
عمومی به دولت، بیش از فقر اقتصادی زنگ خطر را به صدا درآورده است» (همان منبع).
معجزهای برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی در کار نیست. در گام بعدی
قیام خشمناک و غیرقابل مهار تودههای بهجان آمده در انتظار استبداد دینی است.
اذعان به نقش مجاهدین
شقه و شکاف در حاکمیت، برآیند به نقطهی بلوغ رسیدن بحرانها، وجود وضعیت انفجاری
جامعه، آمادگی مردم برای قیام و میزان اثر گذاری مجاهدین و کانونهای شورشی روی
این مؤلفههاست. آیا واضحتر و بیپردهتر از این میشد به این واقعیت اذعان کرد.
دقت کنید:
«ما چندین اغتشاش بزرگ را پشت سر گذاشتهایم. پیامدهای هر اغتشاشی
در آینده، بسا بسا متفاوتتر از اغتشاشات قبلی خواهد بود. تاکنون این میزان سابقه
نداشته که جوانان این میهن در اثر القائات دشمن و (مجاهدین) تا این حد عاصی و
هنجار شکن باشند (مجاهدین). به بهرهبرداری سریع و آنی از اتفاقات کشور مشهور
هستند لذا هر حادثه و هر تحول نامطلوبی در جامعه را ابتدا باید امنیتی دید؛ مگر
اینکه عکس آن ثابت شود» (بولتن نیوز. ۱۵اردیبهشت ۱۴۰۰).
در این پاراگراف، روی چند واقعیت انکارناپذیر انگشت گذاشته شده است:
ـ مقطع انتخابات شکنندهترین مقطع برای استبداد دینی است و استعداد قیامخیزی دارد.
ـ جوانان شورشی در پیوند و تأثیرپذیری از مجاهدین هنجارهای حکومت را در هم میشکنند.
ـ مجاهدین هر حادثهیی را به نفع مردم و قیام و سرنگونی سمت و سو میدهند.
ـ به همین دلیل هر رخدادی را باید از این منظر نگریست و «امنیتی»! دید.
بمب اجتماعی
اینکه میگوییم ورود خامنهای باعث تشدید جنگ قدرت در بالاترین نقطهی حاکمیت
شده و کل رژیم را در موقعیت شکنندهای قرار داده یک ادعا نیست. یک بمب بزرگ «با ظرفیت
انفجار و انتحار» با پتانسیل «ضربه به کل نظام» میتواند همه چیز را تعیینتکلیف کند.
«هیچگاه نباید وقایع دی ۹۶ و آبان و
آذر ۹۸ را فراموش کرد که چطور (مجاهدین)، یعنی «رأس»
اصلی مثلث، در کمترین زمان، اسباب کار را برای آتش زدن خرمن نظام فراهم کردند.
حال، از روی بازخوردهای موضوع فایل صوتی در جامعه، میتوان در یافت که آنچه مسلم
مینماید، این فایل صوتی نه یک بمب صوتی، بلکه بمبی با ظرفیت انفجار و انتحار است
که ضربه به کل نظام و تأثیرگذاری بر روی مذاکرات و انتخابات شق خوش خیم قضیه است»
(همان منبع).
این بمب در واقع همان جامعهی عصیانی ایران است؛ بمبی که با کوچکترن جرقهای میتواند منفجر شود.