۲۷اردیبهشت۱۴۰۰
![]() |
تصاویری از قیام۹۸ |
ولیفقیه درمانده نظام آخوندی از سال گذشته زباناش مو درآورد از بس دربارهٔ ویژگیهای دولت و رئیس دولت دلخواهش ژاژخایی کرد! اما گلهٔ کفتار ولایت گویا گوششان به اوامر و «منویات رهبر» کر و چشمشان کور شده است. زیرا نه تنها در باند مغلوب، بلکه درون خود باند غالب هم پاچهگیری و قلاده جویدن و یقهدرانی به اوجی قابل توجه رسیده و برخی از پاسداران قدیمی و جدید برای این میدان اسبها زین کردهاند!
معمای بیست سؤالی احمقانهٔ خامنهای!
در مسابقهٔ بیست سؤالی از طراح سؤال پرسیدند «تو جیب جا میشه؟» وی پاسخ داد: «باید مراقب باشی جیبت ماستی نشه!»
حکایت آدرس دادن خامنهای است که از سال گذشته شکل و شمایل پاستورنشین دلخواهش را برای نانخوران کوی ولایت تشریح میکرد. دیگر همین باقی مانده بود که خامنهای رسماً شماره نعلین و سایز عبا و نمرهٔ عینک «دولت حزباللهی» را اعلام و همه را راحت کند!
همان که خامنهای گفت!
آخوند ابراهیم رئیسی، سرجلاد اوین هنگام ثبت نام و اعلام رسمی نامزدی برای ریاستجمهوری آخوندی، ضمن اعتراف ضمنی به «ضعیف بودن» نظام ولایت، همان کدهای به کار رفته در سخنان خامنهای را تکرار کرد تا گوشی دست نوابغ جیرهخوار بیتالعنکبوت ولایت بیاید!
کد واژهٔ «تحول» در سخنان عمود فرتوت ولایت، ترجمهٔ دجالانهای از سیاست «انقباض تمام عیار» در سپهر سیاسی اجتماعی ایران است که بالمآل راه به سرکوب و فشار بیشتر خواهد برد.
جلاد اوین در بیانیهٔ نامزدیاش، بارها از «تحول» بهره برد تا بلکه با قسم و آیه این مفهوم را در سر پاسداران و بسیجیان فارغالعقل نظام جا بیندازد که او همان مهرهٔ «مطلوب» است! وی که از قرقرهٔ «منویات رهبری» سیر نمیشود، از کد «دولت جوان حزباللهی» خامنهای، «جوان» را هم وام ستاند و با ترکیب» تحول» در آن، معجون «جوانان تحول خواه» را تولید کرد تا درمانی بر زخمهای بهبود ناپذیر خامنهای باشد!
شد آنچه نباید میشد؛ تعبیر کابوس خامنهای!
خامنهای از ماهها پیش با هشدار و تضرع و نگرانی، خواستار «تک قطبی» شدن فضا بود! زیرا میداند که هر گونه شکاف، میتواند گسل عظیم اجتماعی میان مردم و حکومت آخوندی را فعالتر، عمیقتر و خطرناکتر کند!
حذف برخی مهرههای باند مغلوب مانند حسن خمینی و یا موج برخاسته پس از افشای نوار ظریف، عملاً در خدمت همین خواستههای «رهبر فرزانه» بود.
اما با ورود لاریجانی به سیرک انتخابات، علائمی که از درون باندهای نظام با شدت به بیرون فوران میکند، نشان از شکست بزرگ دیگری برای خامنهای است. بهنحوی که روزنامههای حکومتی با تیترهای بزرگ به تبدیل شدن کابوس خامنهای به حقیقت اعتراف کردند.
روزنامهٔ «وطن امروز» در تاریخ دوشنبه ۲۷اردیبهشت ۱۴۰۰ با یکی از بزرگترین تیترهای ممکن از «زنگ خطر دوقطبی» خبر میدهد. همان روز همین مطلب را «رویداد امروز» با عنوان «امکان شکلگیری دوقطبی» تیتر کرد. و روزینامهٔ «فرهیختگان» گامی هم فراتر گذاشته و با وارد کردن «اسحاق جهانگیری» به این ترکیب انفجاری (!)، از عبارت «دوقطب و نصفی» استفاده کرده است (یکشنبه ۲۶اردیبهشت ۱۴۰۰).
تلاش مسخره برای پوشاندن چهرهٔ کریه جلاد!
شعار آشنای «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» از عمق جامعهٔ ایران برخاست و مانند تیری بر قلب نظام نشست! شعاری که بهخوبی نشان دهندهٔ رابطهٔ مردم ستمزدهٔ ایران با حاکمیت آخوندهای غارتگر است.
چه بسا که به همین دلیل و با علم به منفور بودن تمامیت نظام در هر دو باند بود که آخوند جلاد رئیسی با داعیهٔ «فراجناحی» و «مستقل» بودن وارد انتخابات شد! اما این تلاشهای مضحک پیشاپیش محکوم به شکستی فضاحتبار است! زیرا این بهاصطلاح «منویات» خامنهای، نیست که آیندهٔ ایران را شکل خواهد داد، بلکه این خروش و قیام مردم ایران است که سالها در پی «آزادی» و کرامت انسانیشان دویده و خون دادهاند.
آنچه پیش روست...
با این اوصاف، آنچه بهنظر میآید در پیش روی خامنهای و گلهٔ کفتاران حاکم است، یا از جنس حذف علنی «یک قطب» در شورای نگهبان است که سلاح قدیمی باند غالب بوده است؛ یا از جنس تقلب و دست بردن در آرا انتخابات تحریم شدهٔ پیش رو که جز عمله و اکره و برخی از وابستگان نظام کسی قصد شرکت در آن ندارد.
اما سناریوی «حذف» برای سرکردهٔ پاسدار سه دورهٔ مجلس ارتجاع، جنگ قدرت را به اوجی تازه خواهد برد؛ از آن سو، در نیامدن رئیسی از صندوق شکست مضاعف برای ولیفقیه ورشکسته نظام است. باید دید خامنهای به کدام سو خواهد رفت!
اما نتیجه هر چه باشد آنچه در این بین خطر اصلی است جامعه آماده انفجار ایران است که نه برای جلاد نه برای شیاد تره هم خورد نمیکند و فاتحه همه این جنایتکاران را خواندهاند.