۱۷فروردین۱۴۰۰
طوفان
هنوز یک سال از بیانیه بانک مرکزی مبنی بر هدفگذاری نرخ تورم ۲۲درصدی برای یک بازه زمانی یک ساله نگذشته است که در پایان سال۱۳۹۹ اعلام شد نرخ تورم نقطه به نقطه در اسفند ماه ۴۸.۷ درصد و نرخ تورم سالانه به ۳۶.۴ درصد رسید! در آن بیانیه گفته شد: «اقتصاد ایران از آغاز دهه۱۳۵۰ دستخوش بیثباتی بوده که نشانه بارز آن تداوم نرخ تورم دو رقمی برای پنج دهه (!) و کاهش متوسط رشد اقتصادی بوده است.
بدون تردید، تداوم وضعیت یاد شده انعکاسی از انواع ناترازیها بهویژه کسری بودجه آشکار و پنهان (؟!) دولت بوده که در رشدهای بالای نقدینگی و نامتناسب با رشد بخش حقیقی اقتصاد و بروز شوکهای برونزا نمود یافته است» (سایت بانک مرکزی۶ خرداد۱۳۹۹).
آن بیانیه که در حکم آزمایش کارآمدی و موفقیت این نهاد پول چاپ کن رژیم
آخوندی بود، فقط قسم و آیه رئیس نابکارش را کم داشت تا به عمود خیمه نظام بگویید
خیالت راحت باشد که اوضاع پولی کشور در دست من است. حتی یادآو رشده بود
که «سناریوهای واقعبینانه» ای تدارک دیده که «حاکی از آن است که نرخ تورم در سال
جاری روند کاهنده خود را ادامه خواهد داد»! وبا توجه به این و آن رخداد و شرایط...
«این هدف تورمی بهصورت پایدار قابل دستیابی است»! در پایان هم قول داده بود که
«در راستای گسترش شفافیت، بهصورت ماهانه تحولات بازار پول و نرخ تورم و حرکت سایر
متغیرهای کلیدی اقتصاد را در اختیار عموم قرار خواهد داد». این بند آخر را الحق که
از خمینی به ارث برده بود، چرا که بارها و بارها از همتی خواسته شده بود که آمار
تحولات اقتصادی را گزارش کند و گفته بود شاید وقتی دیگر...
دبه درآوردنهای دهها ساله
در همین چند روز گذشته آغاز سال۱۴۰۰ که تورم
کمر شکن، دیگر آهی در بساط کسی باقی نگذاشته است و نان شب مردم به اجناس لاکچری
تبدیل شده است، همگان با پوست و استخوان خود دیدند که بانک مرکزی بهنمایندگی از
رژیم آخوندی نتوانست بهقول و قرارهای تو خالیاش برسد و دبه درآورد. تورم ۲۲درصدی کجا؟و تورم نزدیک به ۵۰درصدی کجا؟ تازه همه کالا ها و اجناس مورد نیاز مردم به یک
اندازه گران و دستنیافتنی نیستند. در شب عیدی که دیگر عید نبود نرخ تورم رسمی
گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها به ٦٦.٦ درصد رسیده بود».
کسری بودجه همیشگی؛ کاسه گدایی دائمی
همتی که دیگر آبرویی در مریی و منظر ندارد تلاش میکند از همان
حفرههایی که در بیانیه سال پیش آورده بود استفاده کند و تقصیر گرانیهای مردم کش
را به گردن آخوند روحانی بیاندازد. وی دست به یک افشاگری هم زد و گفت: «در سال۹۸ و ۹۹ بخشهایی از بودجه
دولت از طریق درآمدهای تسعیر صندوق توسعه ملی تأمین شد که به زبان سادهتر بهمعنای
چاپ پول است، اما در بانک مرکزی با توجه به کسریهای بودجه کاری غیر از این نمیتوانستیم
انجام دهیم» (روزنامه ایران۱۵فروردین۱۴۰۰).
وی که دیگر پشتش را خالی میبیند مدعی است که «بانک مرکزی به تنهایی قادر به
برقراری انضباط مالی بهعنوان مهمترین عامل مهار تورم نیست و بر همین اساس بخشهایی
از انضباط مالی وظیفه دیگر دستگاههای دولتی است که باید به وظایف خود عمل کنند».
رئیس بانک مرکزی رژیم، وخامت اوضاع اقتصادی در سال جدید را هم به عینه میبیند
و میگوید: «تسهیلات تکلیفی بیش از صدها هزار میلیارد تومان در قانون بودجه ۱۴۰۰دست بانکها را برای نقش آفرینی مثبت در اقتصاد را میبندد» (همان
منبع).
از دروغ و دغلهای بانکدار مرکزی رژیم آخوندی که بگذریم واقعیت لااقل از منظر
آمارهای رسمی این است که تا «سال پیش به حجم نقدینگی ۹۲۹هزار میلیارد تومان افزوده شده است و از رقم ۳۳۰۰هزار میلیارد تومان نیز عبور کرد. در حالیکه درصد رشد نقدینگی
نیز در این دوره ۳۳.۸ درصد بود» (ایسنا۱۳فروردین۱۴۰۰)
چشمانداز توفانی تورم ۱۴۰۰
برای ارائه چشماندازی که پیش روست شاید اعترافات نایبرئیس اتاق بازرگانی
فرد مناسبی باشد. وی میگوید: «در زمینه تورم، وضعیت کسری بودجه و الگوی حکمرانی
پولی در کنار سیاستهای حاکم بر مدیریت مالیه عمومی کشور، نوید روزهای روشنی را در
خود ندارد و بیشتر فعالان اقتصادی بروز یک توفان تورمی در آینده نزدیک را بسیار
محتمل تلقی میکنند و این موضوع سبب کوچ منابع به پناهگاه داراییهای امن، با
نقدشوندگی بالا، اما عمدتا غیرمولد میشود» (دنیای اقتصاد - ۱۵فروردین۱۴۰۰).
تازه این در شرایطی است که وی حدس میزند دولت جدید آمریکا تحریمها را شلتر
کرده «و احتمال دسترسی به منابع ارزی از طریق فروش بیشتر نفت پیدا شود» و اثرات
تورمی بودجه برای مدتی به تعویق بیفتد. اما با این حال ناامید تر از این
راهگشاییهای کم عمق و محدود است و میگوید: «در نتیجه باید پیشبینی کرد که در سال۱۴۰۰ نیز روندهایی همچون کوچ سرمایهها به پناهگاه داراییهای امن و
غیرمولد و روند انتقال سرمایه بخش خصوصی به خارج از کشور ادامه یابد».
قابلمههای خالی بازنشستگان؛ ننگ آورترین عیدی خامنهای
پا به پای بحران کمرشکن گرانی و افزایش تورم و نقدینگی، سفرههای کارگران و
تهیدستان خالی و خالیتر شد و امروزه بازنشستگان نیز پس از عمری کار طاقتفرسا، جز قابلمههای خالی
که در اعتراضاتشان همراه خود میآورند، اندوختهای ندارند. مردان و زنانی که در
کسوت پدربزرگ و مادربزرگ میخواستند با نوههای خویش به شادی و خرمی روزگار
بگذرانند، میبایست در اعتراض به نبود مستمری و حقوق بازنشستگی کافی، در کف خیابانها
فریاد اعتراض به بیعدالتی و نامردمی حاکمان ستمگری که جز به سرکوب و غارت فکری
ندارند، روز را به شب برسانند.
این نهمین اعتراض سراسری بازنشستگان در نبود حقوق لازم برای ادامه حیات در
سالهای کهن سالی است. ناجوانمردانه آن که هر بار بیشتر از قبل در معرض
خشونت و تعرض و بیحرمتی از سوی عوامل سرکوبگر نظام ولایت فقیه قرار میگیرند. اما
باز فریاد میزنند «تهدید و زندان دیگر اثر ندارد». آنان مستمریهای چهار میلیون
تومانی را در برابر خط فقر ده میلیون تومانی قرار میدهند و از نبود آذوقه و نان
شب، غصه وار فریاد میکشند.
باد میکارند، توفان درو میکنند
کارگزاران رژیم آخوندی در اثر غارتگری و چپاول داراییها و سرمایههای مردم و
افزایش بیمحابای گرانی و تورم، هستی و آینده میلیونها تن از مردم ایران را به
باد دادهاند اما نمیدانند که این ستمگریها، توفانهایی چنان مهیب بر سر و رویشان میآورد
که امکان هیچ راه فرار و گریزی نخواهند داشت. دیر نخواهد بود که توفان مردم به خشم
آمده، خیمه نظام را از جای برکند.
آنقدر این آینده برای کارگزاران رژیم آخوندی حتمی و ناگزیر است که به یکدیگر هشدار و اخطار میدهند که در این شرایط همدیگر را استیضاح و مفتضح نکنید! اعتبار زدایی موجب سوختن زمینی میشود که پا روی آن دارید. «معاون دفتر رئیسجمهوری با انتقاد از اقدام برخی گروهها و جناحهای سیاسی در اعتبار زدایی از مرجعیتهای مختلف در کشور اظهار کرد: میراث اعتبار زدایی، زمین سوخته است؛ وطن را زمین سوخته نکنید» (ایسنا۱۴فروردین۱۴۰۰).