۱۵فروردین۱۴۰۰
جمشید پیمان - شاعر ونویسنده مبارز
یک ـــ با "مجاهدین خلق ایران" همراه شدن سخت است! با مجاهدین ماندن بسیار دشوار است! با مجاهدین بر ضد جمهوری اسلامی پیکار کردن، اراده ای پولادین، دلی دریایی و بردباری ورای تاب و طاقت صبورانی میخواهد که در افسانهها خوانده و شنیدهایم. اما و اما ؛ هرکس پای در این راه و با این شرطها میگذارد، میتواند ادعا کند که تا به آخر با مجاهدین میماند. ولی تنها راه اثبات ادعا، فقط و فقط تا به آخر ماندنش است!
دو ـــ مبارزهی همراه با مجاهدین، ضد هیولای آدمخواری به اسم جمهوری
اسلامی، کار آسانی نیست و کار هرکسی هم نیست. اما اگر کسی از روی تفکر و تحقیق و
تجربه، این راه را برگزیند و در اتخاذ تصمیمش جز آگاهی و ارادهی خودش هیچکس و
هیچ چیزی نقش نداشته باشد، لحظه لحظه این همراهی و مبارزه سرشار از شیرینی و
افتخار میشود.
سه ـــ من برای پیکار با جمهوری اسلامی، پیش از پیوستن به این مقاومت سالها
با زندهیاد دکتر شاپور بختیار بودم. نزدیک به بیست و نه سال پیش، ضمن حفظ احترامم
به بختیار و به نیکی یاد کردن از او، بنا به عللی نتوانستم ادامه دهم. به مبارزه
فردی اعتقاد نداشتم و به همین دلیل میخواستم برای تحقق هدفم که سرنگونی حاکمیت
آخوندی بود با کسانی همراه شوم که یا هماندیشه با من باشند یا هدف و راه و شیوه ی
مورد نظرم را بطور حداکثری در هدف، راه و شیوه کار آنها ببینم!
چهار ـــ بر این پایه پس از حدود دوسال مطالعه روی برنامه و کار گروههای
مختلف اپوزیسیون از جمهوریخواه تا مشروطه خواه، از کمونیست تا خدا پرست ووو، در
حد توان و امکانم، سرانجام خودم، آگاهانه و با اراده ی صد درصد خودم، به شورای ملی
مقاومت پیوستم و نیروی محوری آن را که مجاهدین خلق ایران هستند، صادقترین نیروی
حاضر در صحنه ی پیکار برای سرنگونی جمهوری اسلامی شناختم. این نیروی معتقد و متکی
به ایدئولوژی اسلامی (با تفسیر و تعبیر و تبیینی که از اسلام ارائه میکنند) را
یکی از جدیترین و بهتر است بگویم جدیترین نیروی مؤثر در پیکار با جمهوری اسلامی
دیدم که هم در تئوری و هم در عمل خواستار یک "جمهوری دموکراتیک" برای
آینده ایران و پس از سرنگونی حاکمیت کنونی است!
پنج ـــ برای من جمهوری با صفت دموکراتیک ویژگی هایی دارد که آنها را در
اساسنامه، برنامه و طرحهای شورا، طرح جبههی همبستگی ملی و برنامهی ده ماده ای
پیشنهادی خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت برای دوران گذار از جمهوری
اسلامی، متبلور شده یافتهام! با توجه به این برنامهها، من "جمهوری
دموکراتیک" را در شش ویژگی و بطور خلاصه برای خودم به این صورت تنظیم و تبیین
کردهام:
۱ ـــ مبتنی بر اراده و تصمیم همهی شهروندان
کشور است.
این اراده و تصمیم در همهی انتخابها و رفراندمهای پیشبینی شده در قانون
اساسی اعمال میشود! با این توضیح که شرط حداقل و حداکثر سن شهروند تصمیم گیرنده،
در قانون اساسی کشور مشخص میشود. برای مثال: "شهروندان با داشتن شانزده سال
تمام میتوانند برای انتخاب رئیس جمهوری، رای بدهند"!
۲ ـــ همهی شهروندان جامعه با تصریح قانون،
حقوق شهروندی مدنی و سیاسی برابر دارند. براین پایه، میان شهروندان هیچگونه تبعیض
و تمایزجنسی، دینی، ایدئولوژیک، قومی، فرهنگی و جغرافیایی نیست!
۳ ـــ کلیه مقامها و مسؤلیتهایی که در چارچوب
حوزهی حاکمیتی تعریف می شوند(دارندگان جایگاههای اصلی تصمیمگیری در بخش اجرایی،
قانونگزاری و داوری(قضایی) انتخابی هستند. و هر شهروند علیالاصول میتواند به
داوطلبان احراز این مقامها رای بدهد و یا خود داوطلب احراز آنها شود! مدت ماندن
در این مقامها، محدودیت زمانی دارند. برای مثال: "مدت ریاست جمهوری چهار سال
و حداکثر دو دوره چهارساله"! به این ترتیب هیچ شهروندی نه دارای مقام و
مسؤلیت تمام عمر است و نه مقامی به صورت موروثی به کسی میرسد!
۴ ـــ در یک جمهوری دموکراتیک، همهی آزادیها و
حقوق انسانی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، با پشتوانهی قانونی و تصریح در
قانون اساسی، لحاظ و مراعات میشود!
۵ ـــ از آنجا که منشاء قانون و حاکمیت در
جامعه، مردم هستند، کلیه قوانین برای اعمال این حاکمیت، خاستگاه مردمی و زمینی
دارد و با اراده اکثریت، تصویب و اجرا می شوند!
۶ ـــ در یک جمهوری دموکراتیک، اراده و رای
اکثریت نمیتواند ناقض همه یا بخشی از حقوق برابر و قانونی شهروندی باشد!
باری، امروز و در بیست و هفتمین سال همدلی و همراهیام با مجاهدین و مقاومت،
بر پیمانی که برای این همدلی و همراهی، پیش از هرکس با خودم بستهام استوارم.
برای انتخابم به خودم افتخار میکنم و میبالم. انتخابم را برای خودم همچنین
یک پیروزی شخصی نیز محسوب میکنم.
من تحصیل دانشگاهیام برای دورهی دکتری را نیمه تمام رها کردم. علتهایش
یکسره خصوصی بودهاند. اما بیاغراق میگویم که در دانشکدهی این مقاومت بیش از یک
دکتر متخصص در علوم سیاسی و تاریخ، دانش و معرفت فرا گرفتهام.
بزرگترین دستاورد برای من، در این راه روشن این بوده است که از فراز و نشیبها
نهراسم، پیروزیها را نردبان فراتر رفتن کنم و شکستها را چراغ برای پیشگیری از
اشتباه و خطا.
در بیست و هفت سالگی اینهمه همدلی و همراهی با مقاومت سرفراز ایران. به خودم
صمیمانه تبریک میگویم و آرزویم این است که تا آخر در این کاروان شرف و مردمی
بمانم!