۱۳دی۹۹
مصباح یزدی تئوریسین بنیادگرایی قدرتگرا. با مرگ مصباح یزدی، بعد از محمد یزدی، حالا خامنهای یکی دیگر از عوامل اصلیاش را از دست داد.
پیام خامنهای در مرگ مصباح بیانگر همین نقش بلاجایگزین مصباح بود. او نوشت:
«این، خسارتی برای حوزهی علمیه و حوزهی معارف اسلامی است. ایشان متفکری برجسته،
مدیری شایسته، دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم
بودند. خدمات ایشان در تولید اندیشهی دینی و نگارش کتب راهگشا، و در تربیت
شاگردان ممتاز اثرگذار، و در حضور انقلابی در همهی میدانهائی که احساس نیاز به
حضور ایشان میشد، حقاً و انصافاً کمنظیر است».
به این ترتیب خامنهای سنگ تمام را برای یکی از پایههای قدرتش گذاشت. نگاهی
به نقش مصباح یزدی در خدمت رسانی به خامنهای، نقش او را برجسته میکند:
شاگردان مصباح در مدار قدرت
مصباح یزدی در اواسط دهه ۷۰ شمسی تنها
مهره مورد اعتماد خامنهای بود که مأموریت «تقویت» مبانی اعتقادی و سیاسی
دانشجویان بسیجی را برعهده گرفت. او در یک دوره ۲۰ساله توانست به ۶۰هزار نیرو
آموزش دهد. در حال حاضر برخی از تربیتیافتگان این طرح در بخشهای مختلف نظام
دارای مسئولیت هستند.
علیرضا زاکانی که در دهه ۷۰ خورشیدی
رئیس سازمان بسیج دانشجویی بود به همراه محمد دهقان، معاون او در این سازمان، دو
بازوی مهم اجرایی مصباح یزدی در برگزاری طرح “ولایت” بودند. بعدها نظامالدین
موسوی و برخی دیگر از اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به این تیم اجرایی
پیوستند.
زاکانی و موسوی حالا نماینده مجلس هستند. محمد دهقان به واسطه برخی روابطش
توانست پس از نمایندگی مجلس، یکی از اعضای حقوقدان شورای نگهبان شود. تعداد قابل
توجهی از بازیگران کنونی عرصه قدرت که با اراده و خواسته خامنهای وارد این عرصه
شدهاند، محصول آموزشهای ۲۰سال اخیر
مصباح یزدی هستند. که هدف بعدی خود را تشکیل دولت «جوان و انقلابی» اعلام کردهاند.
پروژه مصباح یزدی پاسخی به باند مقابل
مصباح یزدی با آغاز دوران فتنه اصلاحات خاتمی، سکان آموزشهای عقیدتی
دانشجویان و گروهی از طلاب را برعهده گرفت. او تلاش میکرد هم پاسخی در رد مبانی
نوپیدای علوم انسانی در جامعه جوان ایران بدهد و هم به زعم خود پایههای
عقیدتی نسل جوان را مطابق با خواسته خامنهای تقویت کند.
اینگونه بود که او به مشهورترین چهره یا جریان منتقد علوم انسانی غربی در
دهه ۷۰ شمسی تبدیل شد. او تلاش کرد پروژه سیاسی و
عقیدتی خامنهای که اصلیترین عنصر آن «ولایت فقیه» و «دولت اسلامی» بود را در
تمام حوزهها پیاده کند.
محمدتقی مصباح یزدی و موسسهاش برای اجرای این پروژه به تدریج مورد توجه
خامنهای قرار گرفتند. آنها حمایتهای گسترده مالی، رسانهای و آموزشی بیت خامنهای
جدیترین جریان راست درون حاکمیت شد.
مصباح یزدی در همین دوران بود که به یکی از مهمترین ارکان برنامههای بیت
خامنهای در قم تبدیل شد. به وی اجازه داده شد به طور مرتب در دفتر خامنهای اقدام
به برگزاری جلسات سخنرانی و آموزشی کند. ظاهرا آخرین مأموریت نسل مصباح یزدی
تسلط بر قوه مجریه و تحقق دولت «جوان و انقلابی» است. که خامنهای از آن به عنوان
آخرین حلقه برای حرکت به سمت “گام دوم انقلاب” نام برد.
مدرسه حقانی و شکل دهی پایههای قدرت
جوانان حزباللهی که امروز تمام امید خامنهای به آن است، محصول بخشی از
نخستین فعالیتهای محمدتقی مصباح یزدی در دهه ۴۰شمسی در گروهی به نام « ولایت» است که با هدف مطالعه جمعی درباره
«حکومت اسلامی» تشکیل شد. مصباح یزدی جوان یکی از ارکان آن را تشکیل میداد.
مصباح یزدی در همان ایام و برای بسط و گسترش ایدههای خود در کنار
بنیانگذاران مدرسه “حقانی” قرار گرفت. مدرسهای که بخش قابل توجهی از شاگردان و
استادان آن بعد از پیروزی قیام ۱۳۵۷ به مجموعه
مدیران و تصمیمگیران مهم حکومت ایران تبدیل شدند.
ریشهها و ردپای ترتبیتیافتگان این مدرسه را میتوان در دههای ۶۰ و ۷۰ شمسی در برخی مناصب
مهم اطلاعاتی، امنیتی و قضایی دید. آنانی که در آن زمان به مهمترین بازوی سرکوب
سرکوب تبدیل شده بودند.
مصباح یزدی بعد از مدرسه «حقانی» به موسسه «در راه حق» نقل مکان کرد. برخی از
شاگردانش را هم با خود برد. در این موسسه هم با هدف “اثبات حقانیت اسلام” اقدام به
تدوین برنامه آموزش و عضویت در کمیته گزینش طلاب کرد.
تاسیس موسسه خمینی برای تقویت قدرت خود
مصباح در سال ۱۳۶۶ موفق شد
مجموعه مستقلی به نام بنیادی فرهنگی «باقرالعلوم» را بنیان بگذارد. پس از سالها
به همکاریاش با موسسه “در راه حق” پایان بدهد.
این موسسه در سال ۱۳۷۴ سنگ بنای تشکیل موسسه
آموزشی و پژوهشی « خمینی» شد که با مجوز رسمی وزارت علوم فعالیت خود را در زمینه
آموزشهای اسلامی در قم آغاز کرد.
مصباح یزدی در کنار این موسسه اقدام به راهاندازی چند تشکل موازی به نامهای
انجمن فارغالتحصیلان، دفتر پژوهشهای فرهنگی و کانون طلوع کرد.
انجمن فارغالتحصیلان سال ۱۳۷۷ با نظر و
خواست محمدتقی مصباح یزدی راهاندازی شد. سال ۱۳۸۰ توانست از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب
مجوز فعالیت سیاسی را هم بگیرد.
این انجمن در بسیاری از شهرهای ایران دفتر نمایندگی دارد. نخستین فعالیت
رسمی سیاسیاش را سال ۱۳۸۴ و با صدور بیانیهای
در حمایت از نامزدی محمود احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری کلید زد. بعدها به
عنوان یکی از نهادهای حامی احمدینژاد شناخته شد.
ورود گام به گام به حوزه قدرت
مهمترین اعضای این انجمن افرادی همچون حسین جلالی، مجتبی مصباح یزدی، محمود
نبویان، مرتضی آقاتهرانی و قاسم روانبخش هستند. اوج فعالیت سیاسی آنها در دوران
ریاست جمهوری احمدینژاد بود و حالا برخی از آنها نماینده مجلس هم هستند.
دفتر پژوهشهای فرهنگی از دیگر تشکلهایی بود که مصباح یزدی تئوریسین
بنیادگرایی قدرتگرا به عنوان یکی از زیرمجموعههای موسسه «خمینی» راهاندازی کرد
تا به نوعی ناشر آراء، آثار و عقایدش باشد.
بسیاری از سخنرانیهای سیاسی دو دهه اخیر مصباح یزدی در نشستهای این دفتر در
قم انجام شد. یکی از مهمترین خروجیهای آن انتشار کتابی با محوریت طرح تشکیل “دولت
اسلامی” در سال ۱۳۸۳ بود.
مصباح یزدی بعدها فعالیتهای این دفتر را گسترش داد. آن را به تریبونی سیاسی
برای محافظهکارانی سرشناسی همچون مجتبی ذوالنور، جانشین وقت نماینده ولیفقیه در
سپاه، حسین شریعتمداری، حسن عباسی و غلامحسین الهام تبدیل کرد.
کانون طلوع از دیگر زیرشاخههای دفتر پژوهشهای فرهنگی است که مصباح یزدی
اقدام به راهاندازی آن کرد. در این کانون، مسائل روز مورد بحث و بررسی قرار میگیرد
که در واقع نوعی فعالیت درونسازمانی است.
جبهه پایداری محصول سیاسی مصباح
مجموع تشکیلات سیاسی و مذهبی که محمدتقی مصباح یزدی روزگاری عضو آنها بود و
بعدها خود در راهاندازی آنها نقشی محوری داشت، سال ۱۳۸۴ با حمایت علنی و رسمی از نامزدی محمود احمدینژاد وارد بازی
قدرت شد.
از این سال به بعد بود که شاگردان و تربیتیافتگان مصباح یزدی در قم و سایر
شهرهای ایران به تدریج وارد بدنه قدرت شده. در مجلس و برخی دیگر از نهادهای
دولتی صاحب پست و مقام شدند.
مصباح یزدی تئوریسین بنیادگرایی قدرتگرا پس از این توفیق نسبی، در پی بسط
دامنه نفوذ سیاسی و عقیدتیاش در عرصه قدرت شد. برای رسیدن به اهدافش پشت مجموعهای
سیاسی قرار گرفت که نامش «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» بود. جبههای متشکل از برخی
سیاستمداران و صاحبان قدرت و شاگردان مصباح یزدی که قصد داشته و دارند تمام ارکان
قدرت در جمهوری اسلامی را از آن خود کنند.
قرارگاه فرهنگی “عمار” نام دیگر تشکلی است که با نام محمدتقی مصباحیزدی گره
خورده است. قرارگاهی که در پی وقایع سال ۱۳۸۸ و اعتراضها
به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری از سوی گروهی از حامیان و شاگردان مصباح یزدی راهاندازی
شد. این قرارگاه میبایست صدای خامنهای باشد.
«جبهه پایداری» از ماهها پیش با حمایت مصباح یزدی، خود را آماده ورود به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ ایران کرده است. حالا بدون رهبر و مرشد سیاسی و مذهبیاش امید دارد برنده نهایی این کارزار باشد. امیدی که در سایر تربیتیافتگان محمدتقی مصباح یزدی در سایر جریانهای اصولگرا هم دیده میشود.