۱۷آبان۹۹
تب و تاب انتخابات آمریکا در ایران از ماهها قبل از این، از طریق روزنامه
ها و سایتهای حکومتی بالا گرفت.
روزنامهی «مشرق»، ۱۹مرداد۹۹، نوشت: «ستادهای انتخاباتی "جو بایدن" در ایران راه اندازی شد» با «رؤیای ایرانی آبان ۹۹»:
روزنامهی «سازندگی»، متعلّق به «حزب کارگزاران سازندگی» به دبیرکلی «غلامحسین کرباسچی»، در شمارهی ۵ مرداد۹۹ نیز در گزارشی با عنوان «بازگشت به برجام، عبور از براندازی» نوشت: «در سند ۸۰ صفحهیی مانیفست انتخاباتی دموکراتها، که توسط هیأتی ۱۵ نفره از یاران "بایدن و سندرز" تهیه شده است، لیبرالهای آمریکایی تعهد کردهاند به برجام بازگردند و از براندازی جمهوری اسلامی ایران دست بردارند».
روزنامهی «مشرق» ۱۹مرداد۹۹، در ادامهی گزارش «ستاد انتخاباتی دموکراتها»، نوشت: «متأسفانه
علیرغم همصدایی آشکار دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکایی، طیفغربگرا به ستاد
انتخاباتی دموکراتها بدل شدهاند. این رفتار، مسبوق به سابقه است. اصلاح طلبان در
انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا نیز با شور و
شعف بسیار از هیلاری کلینتون، نامزد دموکراتها، حمایت کردند.
کار به جایی رسید که یک روزنامهی اصلاح طلب از هول حلیم به داخل دیگ افتاد و [پیش
از اعلام نتایج انتخابات] در یک گاف رسانهیی، پیروزی هیلاری کلینتون را به عنوان
تیتر اصلی خود کار کرد!
طیف غربگرا در پی آن است تا با جازدن "ترامپ به عنوان یک
استثناء" در ساختار حاکمیتی آمریکا، استکبارستیزی را به ترامپ ستیزی تقلیل
دهد»...
چشم امید به پیروزی بایدن نیست، به شکست ترامپ است. صحبت از دیو و دلبر
نیست؛ اما خروج ترامپ از کاخ سفید و احیای برجام می تواند بر اقتصاد ایران و
بازگشت امید تأثیر گذارد، ولو ترامپ زمین سیاست را مین گذاری کرده باشد».
«ترامپ، به عنوان یک استثناء»!
از پیروزی جیمی کارتر، از رهبران حزب دموکرات آمریکا، در انتخابات ریاست
جمهوری روز ۱۳ آبان ۱۳۵۵ (۴نوامبر۱۹۷۶) تا پیروزی دونالد
ترامپ در انتخابات سراسری ۸نوامبر۲۰۱۶، بر هیلاری کلینتون، نامزد حزب دموکرات، سیاست جاری آمریکا بر
حمایت از رژیم خمینی و خامنهای و تقویت این نظام ارتجاعی و چپاولگر و آزادی کش،
در برابر نیروهای آزادیخواه و «برانداز» آن رژیم (به ویژه سازمان مجاهدین خلق)
بوده است و این سیاست رذیلانه تا ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بی وقفه، ادامه داشت.
در زمان طولانی نزدیک به چهل ساله، چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان در آمریکا،
هیچگاه دست از پشتیبانی این رژیم سفاک و ایران بربادده، برنداشتند و جلوِ نقض
وحشتناک حقوقبشر و چپاولگری خانمانبرانداز این رژیم ضدایرانی و ضدبشری، در ایران
و دخالتهای تجاوزکارانه و تروریستی اش در کشورهای منطقه و جهان سد و راهبندی
ایجاد نکردند.
سیاست حزب دموکرات، به ویژه در دوران نفوذ گسترش یابندهی حکومت شوروی در کشورهای
پیرامون آن، تقویت ارتجاع مذهبی از نوع خمینی و طالبان بوده است، برای ایجاد سدی نفوذناپذیر
در برابر گسترش نفوذ شوروی در سرزمینهای همجوار آن. این سیاست پس از آن نیز ادامه
یافت.
خانم هیلاری کلینتون چند سال قبل در ویدئویی که در فضای مجازی انتشار یافت،
گفته بود طالبان را ما به وجود آوردیم که نفوذ شوروی را در افغانستان سد کنیم و
افشای ایمیلهای وزارت خارجهی دوران تصدی او بر این وزارتخانه، که چند هفته پیش منتشرشد،
روشنگر این است که این وزارتخانه و همدستانشان با کمک قاسم سلیمانی و تروریستهای
تحت فرمان خامنه ای در عراق و سوریه، داعش را به جان مردم منطقه افکندند تا ریشهی
هرگونه آزادیخواهی و بیگانه ستیزی را در این کشورها بخشکانند.
***
در این چند ده سال، پاسداران سفاک خلیفهی ارتجاع (خمینی و خامنه
ای) ایران و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن را به ویرانه یی تبدیل کردند و هر
بلا و مصیبت فراتر از طاقت انسان را بر سر مردم این کشورها آوارکردند و آمریکا و اروپا
هیچ سد و راهبندی دربرابر این همه کشتار و چپاول و ویرانگری برپانکردند. حتی در
برابر انفجار وحشتناک مقر تفنگداران نیروی دریایی آمریکا در بیروت در روز ۲۳ اکتبر۱۹۸۳، که به کشته شدن ۲۴۱ تفنگدار نیروی دریایی آن کشور انجامید، نه تنها اقدام کارسازی
نکردند بلکه پس از این حملهی مرگبار، که از آن به عنوان «بزرگترین انفجار غیرهستهیی که تا کنون در جهان رخ داد، توصیف میشود، که نیروی آن معادل ۱۵ تا ۲۱هزار تن تی.ان.تی
بود»، تسلیموار، عقب نشستند و نیروهایشان را از لبنان خارج کردند. با این که محسن
رفیقدوست، رئیس تروریست وقت سپاه پاسداران اعلام کرده بود که «هم تی.ان.تی و هم
ایدئولوژی انفجاری که ۴۰۰افسر و سرباز آمریکایی
را در مقر فرماندهی تفنگداران آمریکا در بیروت به جهنم فرستاد، از ایران رفته بود»
(روزنامهی «رسالت»، ۳۰تیرماه ۱۳۶۶ (۲۰ژوئیه۱۹۸۷).
***
در این دوران تقریباً چهل ساله یی که سیاست مماشات آمریکا، از سوی هر دو حزب
حاکم، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، و همتایان اروپایی شان، با رژیم تروریست پرور و
آزادی کش و دزد و غارتگر خلیفهی ارتجاع، جاری بود، آمریکا برای رجاله ها و رجاله زادگان
نظام ولایت آدمکشان، «مدینهی فاضله» و مأمن آسایش و شادخواریهای آنها شده بود. شعارهای «مرگ بر آمریکا»ی خمینی و کَبادهکشان
نظامش، تنها و تنها برای فریب ذهنهای سادهنگر و ناآگاهی بود که خمینی و خامنه ای
را تجسم بخش رؤیاهاشان میدیدند یا از ریزه خوران درگاه ولایت بودند، اما امروز
بعد از تجربهی خونبار چهل و دوساله، تشت آن دجالگریهای مزورانه از بامهای قاطبهی
مردم ایران فروافتاده و در نگاهشان، «مشت رسوایان واشده است».
***
در این چهل و دو سالهی مسندنشینی خلیفگان ارتجاع، تنها و تنها
ترامپ بود که راه رئیسان جمهوری دموکرات و جمهوریخواه را در حمایت از رژیم سرکوبگر
و تروریست پرور و آشوبگر در ایران و منطقه و سراسر دنیا، ادامه نداد و در برابر
تاخت و تازهای تروریستی و تجاوزکارانهی رژیم سفاک خلیفهی ارتجاع در کشورهای همجوار
ایران و سراسر دنیا سد و مانع برپاکرد. عشق شدید خامنهای و باندهای پادر گل ماندهی نظامش به «جو بایدن» و حزب دموکرات
آمریکا، و خشم و نفرتشان از دونالد ترامپ، از این منظر، قابل فهم است.
این شما و این تصویرهای شادخواران نظام غرقه در جور و جنایت در کشور «شیطان
بزرگ» که «دو هزار سال است که ما را استعمار کرده است»!
تارنمای «تابناک»، ۱۴تیر۱۳۹۷: «حجت الاسلام مجتبی ذوالنّور، نمایندهی قم در مجلس شورای اسلامی،
[و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس] در گفت و گو با روزنامهی "اعتماد"
گفت: «وقتی آقای اوباما در جریان بحث برجام تصمیم گرفت به آقایان حال بدهد، به ۲۵۰۰ نفر از ایرانیان تابعیت اعطاکرد و برخی آقایان و مسئولان با
یکدیگر مسابقه گذاشتند که فرزندانشان جزء این ۲۵۰۰نفر باشند».
***
دربارهی «ماجرای عجیب گرین کارت گرفتن آقا تهرانی»: «غلامرضا
انبارلویی در یادداشتش در سایت "الف"[متعلق به احمد توکّلی]، "با اشاره
به متن سوگندنامهی مرتبط با گرین کارت، گفته بود که داشتن گرین کارت یعنی قسم خوردن
برای این که هنگامی که قانوناً لازم باشد برای دفاع از ایالات متحده تفنگ به دست
خواهم گرفت» («خبر آنلاین»، ۱۴بهمن ۱۳۹۸).
***
معصومه ابتکار، معاون حسن روحانی در امور زنان و «شازده»پسرش
در کنار اوباما با خنده های ملیح!
معصومه ابتکار، از دانشجویان «خط امام» تسخیرکنندۀ سفارت آمریکا
در تهران بود و با یک کلاشنیکف در دست، از «لانهی جاسوسی آمریکا»
(سفارت آمریکا در تهران) حفاظت می کرد.
(معصومه ابتکار: دیروز و امروز)
خلیفهی ارتجاع و اوباش صادراتیاش به آمریکا، هنوز نتوانستند «کاخ سفید را حسینیه کنند»، اما، به جایش سفارت آمریکا در تهران را به حسینیه تبدیل کنند.
(تارنمای «فرارو، ۲۹مرداد۱۳۹۹): «امروز مراسم افتتاحیهی حسینیه در سفارت سابق آمریکا (لانهی جاسوسی)
برگزارشد».
حسن عباسی از به اصطلاح «استراتژیستهای اصولگرا»ی نظام): «تسخیر سفارت
آمریکا کمتر از حسینیه شدن کاخ سفید نیست».
گماشتگان برونمرزی خلیفهی ارتجاع اگر نتوانستند کاخ سفید را به حسینیه
تبدیل کنند، به جای آن در برابر کاخ سفید نماز جماعت بر پاکردند و مراسم عاشورا را
با «علم و کُتَل» در آنجا برگزار کردند و غذای نذری میان «مردم محروم و ستمدیدهی»
پیرامون کاخ سفید، تقسیم کردند و در مراسم عاشورا در لُس آنجلس (کالیفرنیا)، در
برابر چشمان از حدقه درآمدۀ رهگذران، مراسم خونفشان
قمه زنی برپاکردند:
«صدای آمریکا»، بلندگوی مماشاتگران، با سر قمهدار معرکه، «حجتالاسلام سید محمد هدایتی، دبیر کلّ جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر» مصاحبه کرد و با این دوست نوازی، خلیفهی سفاک ارتجاع، پاسداران ایران سوز و آدمکش و سرجلادان و اوباش «ایران اوین» را دلشاد کرد.
پیام مسعود رجوی، مسئول شورای ملّی مقاومت ایران:
«تمام محاسبات و سرمایهگذاری خامنهای و روحانی و ظریف بر روی انتخابات
آمریکا و کنار رفتن ترامپ است، امّا موقعیّت انقلابی و بحران سرنگونی، که لرزشهای
آن مانند دوران پایانی رژیم شاه مجلس ارتجاع را فراگرفته، امان نمی د هد. سرنگونی
محتوم استبداد دینی با ترامپ و بی ترامپ، در تقدیر و بر عهدۀ خود ما و مردم
ما و شورشگران در ارتش آزادی است».